|
گزارش «وطنامروز» از برگزاری تعزیه «زخم عتیق» در بنیاد روایت فتح
امیدواری به حیات تعزیه
محمدعلی میرزایی: هنری که ریشه چندصد ساله در هنرهای نمایشی تاریخ ما دارد؛ «شبیهخوانی و تعزیه» ؛ هنری که از تلفیق شعر، موسیقی، آهنگ و حرکات نمایشی تشکیل شده و از سالیان دور سینه به سینه به ما رسیده است. با یک بررسی کارشناسانه میتوان به آن رسید که تعزیه پیشینهای جدی در تمام نقاط کشور دارد. بویژه در نقاط مشخصی از استانهایی مثل اصفهان، خوزستان، آذربایجان شرقی و... به طور مستمر برپا میشود و نشان میدهد این هنر چقدر از اصالت بالایی برخوردار است. بیتردید و به اذعان تمام محققان و مفسران فرهنگ و هنر در اقصی نقاط دنیا، تعزیه را باید یکی از قدیمیترین هنرهای نمایشی دانست؛ آیین و سنتی که متأسفانه طی سالیان گذشته چندان که باید و شاید بدان پرداخته نشد و عملا به محاق رفت و تنها در ایام مناسبتی چون محرم و صفر در برخی نقاط شاهد به صحنه رفتن و هنرنمایی اهالی تعزیه بودیم، در حالی که این هنر با قدمت، گونههای متعدد و متنوعی چون تعزیههای فکاهی، تعزیههای تاریخی و اجتماعی را نیز دربر میگیرد.
از طرفی سهم این هنر در جامعه دانشگاهی و آکادمی کشور نیز بسیار محدود و اندک است و تنها یک درس ۲ واحدی از جمله دروس عمومی را ذیل رشته تئاتر در تمام دانشگاهها شامل میشود که خود نشان از کمتوجهی مسؤولان امر به این هنر قدیمی و با اصالت دارد. در کنار این کمتوجهیها میتوان
«روایت فتح» را یکی از معدود دستگاهها و نهادهای متولی دانست که در سالهای اخیر این آیین را ارج نهاده و با برپایی همه ساله تعزیه، آن را گرامی داشته و در ترویج این هنر آیینی به دور از شعارزدگی و به صورت جد کوشا بوده است. این در حالی است که کارشناسان حوزه هنرهای نمایشی کشور یکی از دلایل رونق تعزیه را استمرار آن میدانند. اگر نه برپایی چند مجلس در یک برهه خاص تنها به مانند موجی میماند که همانطور که سریع میآید به سرعت هم از بین میرود اما انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس بنیاد روایت فتح بعد از وقفه طولانی پس از برپایی یک دهه مراسم تعزیه، مجدد این آیین را با عنوان زخم عتیق در همان حیاط سابق و خاطره انگیزش در میدان فردوسی تهران با گروه حرفهای و با استقبال قابل توجه مخاطبان برپا کرده است. این استقبال میتواند حامل پیام جدی و مهمی باشد. از این رو سراغ مجید خسروانی، سرپرست و معین البکای
این گروه تعزیه رفتیم که این شبها در بنیاد فرهنگی روایت فتح در حال اجرای تعزیه هستند تا درباره کم و کیف این اجراها و مجالس و وضعیت فعلی تعزیه برایمان بگوید.
***
* آقای خسروانی! وضعیت فعلی تعزیه را چگونه ارزیابی میکنید و اینکه رونق نسبی که چند سال اخیر به وجود آمده ماحصل چه اقداماتی است؟
چند سالی است که تعزیه خوشبختانه رونق بیشتری در کشور ما پیدا کرده، بویژه در بین مسؤولان و ارگانهای مختلف اهتمام جدیتری دارند و حتی در رسانه ملی طی ۲ سال گذشته وضعیت بسیار بهتری پیدا کرده است، خود بنده که در ۲ سال گذشته به واسطه شیوع کرونا از اجراهای محیطی بازماندم با حمایت سازمان توانستم تعزیه اجرا و ضبط کنم، البته بهبود وضعیت فعلی به معنای خوب بودن نیست و به نظرم همچنان جای کار دارد. به هر حال تعزیه هنری است که عامه مردم بدان علاقه دارند و میتوانیم از طریق هنر نمایشی، پیام عاشورا را به مردم منتقل کنیم اما لازمه آن حمایت است. در سالهای اخیر علاقه نوجوانها و جوانها به تعزیه افزایش یافته است.
* بسیاری از پژوهشگران و محققان تعزیه را یکی از اصیلترین هنرها میدانند اما چرا وضعیت تعزیه در کشور آنچنان که باید نیست؟
ببینید! این سوال را باید مسؤولان پاسخ دهند اما حقیقت این است که هنر تعزیه که به نام ایران اسلامی ثبت شده به اندازه سایر هنرها که غربی هستند، حمایت نمیشود. ما حتی یک سالن مختص اجرای تعزیه نداریم و این لازمهاش این است که مسؤولان حمایت کنند، البته مدیران یکی دو سال گذشته پایکار آمدهاند ولی باید ویژهتر باشد که متأسفانه این عدم اهتمام و حمایت باعث شده تعزیه در کشور ما بسیار غریب باشد.
* مراسم تعزیه که شما در حال حاضر در بنیاد فرهنگی روایت فتح در حال برگزاری هستید بعد از یک دهه برپایی در دهه 80 و توقف آن، مجدد پس از چند سال با حضور یک گروه جوان و جدید در حال برپایی است. کمی درباره چگونگی حضور در این برنامه بفرمایید و اینکه شما خودتان به واسطه اجراهای داخلی و خارجی وضعیت مخاطبان و علاقهمندان این هنر را چگونه میبینید؟
ما 4-3 سالی است که با بنیاد فرهنگی روایت فتح در حال همکاری هستیم که 3 سال اخیر از طرف دفتر رهبری دانشگاه علمی-کاربردی و بنیاد روایت فتح به صورت مشارکت این برنامهها برپا شد اما امسال بهصورت مستقل روایت فتح در حال برپایی این مراسم است، البته ظرفیت استفادهشده همگی جوان هستند که با ذوق و شوق در حال اجرا هستند و طبیعتا باید این میدان برای بچهها فراهم شود تا جوانها بتوانند هنرنمایی کنند که خوشبختانه در این ۲ سال اخیر این فضا فراهم شده و برنامههای خوبی برپا شده است. ما درباره استقبال مخاطبان خارج نیز امسال در سوئد، نروژ و فنلاند برای اجرای تعزیه رفتیم.
* پیشنهادتان برای استمرار برپایی تعزیه چیست؟
ببینید! انجمن تعزیه ایرانیان وجود دارد و خودم عضو آن هستم اما متأسفانه این انجمن قدرت اجرایی ندارد و به نظرم دولت باید پایکار آمده و قدرت اجرایی به آن بدهد که خیلی از کارها را بتواند طبق روال انجام دهد و این نیز نیازمند حمایت مسؤولان است.
ارسال به دوستان
نشریه اکونومیست در گزارشی اذعان کرد شکاف بین ایالتهای این کشور افزایش یافته است
ایالات متفرقه آمریکا
گروه بینالملل: در حالی که انشقاق و دوقطبی روزبهروز در آمریکا بیشتر میشود و دعواهای سیاسی ۲ گروه دموکرات و جمهوریخواه هم افزایش یافته است، نشریه اکونومیست در گزارشی اعلام کرد هر ایالت آمریکا در حال اجرای قوانین مختلفی است که این باعث شکاف در این کشور میشود و عاقبت به ایالاتمتفرقه تبدیل خواهد شد. نشریه اکونومیست در گزارشی مفصل درباره شکافهای موجود در کشور آمریکا آورده است هر ایالت این کشور قوانین متناقض با دیگری را تصویب میکند که دولت فدرال را با چالشهای جدی روبهرو کرده است. مثلا مینویسد 25 آگوست سال جاری در ایالت کالیفرنیا فروش خودروهای بنزینی از سال 2035 ممنوع شده است که این اقدام ضربهای جدی به صنعت خودروسازی آمریکا خواهد زد. از سویی ایالت تگزاس در اقدامی، قانون سقط جنین را تصویب میکند که هر کسی بدون مجوز قانونی اقدام به این کار کند تا 99 سال به زندان محکوم میشود.
* آمریکا در حال دوقطبی شدن است
این موارد نشان میدهد جامعه آمریکا در حال دوقطبی شدن است. در یک سو جمهوریخواهان به رهبری ترامپ هستند که بشدت دنبال مقابله با سقط جنین و مقابله با دولتی شدن اقتصاد و رفاه هستند و در سوی دیگر دموکراتها حضور دارند که خود به دو دسته میانهرو و ترقیخواه تبدیل شدهاند. در این میان آمریکا درگیر انتخابات کنگره و سناست. در همین ارتباط نیویورکتایمز در مطلبی نوشته است میزان دینداری در آمریکا کاهش یافته است. دینداران آمریکا اغلب از جناح محافظهکار و جمهوریخواه آمریکا محسوب میشوند. به همین دلیل فاصله آرا در برخی ایالتهای آمریکا بین دموکراتها و جمهوریخواهان کاهش یافته است. برای نمونه در ایالت تگزاس فاصله کاندیدای جمهوریخواه با دموکرات کمتر از 5 درصد بود و حتی «سارا پیلین» از افراد برجسته حزب جمهوریخواه و نزدیک به ترامپ در آلاسکا به یک نامزد دموکرات سرخپوست باخت که از سال 1978 تاکنون سابقه ندارد. به همین دلیل ترامپ روی شکافهای اجتماعی آمریکا دست گذاشته است تا بتواند افراد خود را وارد کنگره کند. نشریه اکونومیست به همین موارد اشاره کرده و مینویسد: «آمریکا 50 ایالت دارد و هر آمریکایی میتواند در یک ایالت زندگی خود را انتخاب کند که این از یک جهت بد است که هر ایالت به آزمایشگاه تبدیل شده است». این موارد را باید در کنار دعواهای سیاسی ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه قرار داد. جو بایدن روز گذشته در سخنرانیای که در کالیفرنیا داشت بشدت جمهوریخواهان و ترامپ را مورد حمله قرار داد.
* جنگ ملی فرهنگی در آمریکا
رئیسجمهور آمریکا در این سخنرانی گفت: «هواداران «آمریکا را دوباره عالی کن» وابسته به حزب جمهوریخواه، مصمم هستند کشور را به عقب بازگردانند؛ عقبگرد به آمریکایی که در آن نه حق انتخاب وجود دارد، نه حق حریم خصوصی، نه حق پیشگیری از بارداری». این گزاره از صحبتهای جو بایدن دقیقا همان خطی است که نشریه اکونومیست منتشر کرده است. این نشریه نوشته یک «جنگ ملی فرهنگی» در آمریکا جریان دارد. از جمله ابعاد این جنگ فرهنگی، موضوع استفاده از سلاح است که دموکراتها اعتقاد دارند باید برای آن ضابطه ایجاد کرد ولی جمهوریخواهان بشدت مخالف این موضوع هستند. در مساله تغییر جنسیتی برخی نوجوانان دختر و پسر در آمریکا هم بحثهای فراوانی وجود دارد که ۲ جناح بشدت مقابل هم صفآرایی کردهاند. یکی از موارد دیگری که هرجومرج را در ایالتهای آمریکا رقم زده است، این است که 37 ایالت آمریکا که سهچهارم آمریکاییها در آن زندگی میکنند، سالهاست توسط فرماندارانی از یک حزب اداره میشوند. مثلا همیشه تگزاس و ایالتهای جنوبی در اختیار جمهوریخواهان و کالیفرنیا و برخی دیگر همواره در ید تصرف دموکراتها بوده است. به اعتقاد گزارشنویس این نشریه همین موارد است که باعث گسترش افراطیگری در آمریکا میشود. سیاست جدید آمریکاییها به تقابل رو آورده است. این تقابل ایالتهای آمریکا به حدی است که فرماندار تگزاس که جمهوریخواه بود، اتوبوس مهاجران غیرقانونی را مستقیم به نیویورک فرستاد، زیرا فرماندار دموکرات نیویورک همواره از جمهوریخواهان به دلیل سیاستهای ضد مهاجرت انتقادهای تندی کرده است. همین موارد باعث میشود تجارت در آمریکا هر روز سختتر شود. به طور مثال برخی ایالتهای طرفدار دموکراتها که به ایالتهای سبز معروفند، از مردم درخواست میکنند از سوختهای تجدیدپذیر استفاده کنند ولی ایالتهای جمهوریخواه این کار را جرم میدانند و باعث از بین رفتن عزت آمریکا معرفی میکنند. بزرگترین نگرانی این است که حزبگرایی میتواند دموکراسی آمریکا را تضعیف کند. بسیاری از جمهوریخواهان نمیتوانند در انتخابات مقدماتی پیروز شوند، مگر اینکه دروغ بزرگ دونالد ترامپ مبنی بر شکست جو بایدن در سال 2020 را تایید کنند. ترامپ معتقد است او به دموکراسی نباخته است، بلکه بر اثر یک کودتای سیاسی از قدرت کنار رفته است.
* حمله ترامپ و بایدن به یکدیگر
تمام این موارد از 6 ژانویه ۲ سال قبل و بعد از اعلام نتایج انتخابات آمریکا بروز کرد. در همین زمینه بایدن گفته بود «بذارید یه چیزی به رفقای جمهوریخواه طرفدار ترامپ بگم. شماها به من نگید از اجرای قانون حمایت میکنید، وقتی که هنوز نمیخواهید حوادث ۶ ژانویه رو محکوم کنید. شما رو به خدا بگید کدوم طرفی هستید؟ شما یا باید طرف شورشیها باشید یا طرف پلیس». بین اختلافات ۲ جناح جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا یک گروه دیگری شکل گرفته است که جوانان آمریکایی در آن حضور دارند. گروهی ترقیخواه که بشدت از قوانین مربوط به استفاده از سلاح انتقاد میکنند و به حمایتهای واشنگتن از تلآویو نقد جدی دارند و خواستار آزادی در مسائل اجتماعی و مدنی و ایجاد رفاه بیشتر دولت در مباحث اقتصادی هستند که ترامپ بارها به آنها حمله کرده و از آنها به عنوان «سوسیالیست» یا «چپهای رادیکال» یاد کرده است.
* سندرز بالاتر از بایدن و ترامپ
در همین رابطه نتیجه نظرسنجی «یواسای تودی/ ایپسوس» درباره ۲۳ نامزد احتمالی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد «برنی سندرز» سناتور دموکرات با کسب ۴۶ درصد، در صدر نامزدهای محبوب قرار گرفته است. بایدن و ترامپ هم توانستند ۴۱ درصد آرا را کسب کنند و به طور مشترک در رتبه دوم قرار گرفتند. «کامالا هریس» معاون بایدن و «مایک پنس» معاون ترامپ هم با ۴۰ درصد در ردههای بعدی قرار گرفتند. همین شکافهای اجتماعی ایجاد شده باعث شده بایدن دوباره در مقابل کاندیدای جمهوریخواه محبوبتر شود. از سوی دیگر بر اساس این گزارش، در میان دموکراتها، جو بایدن بیشترین میزان حمایت دموکراتها را به خود اختصاص داده و توانسته نظر مساعد ۸۲ درصد را کسب کند. ۱۱ درصد جمهوریخواهان هم نظر مساعد خودشان را درباره بایدن ابراز داشتند. در اردوگاه جمهوریخواهان، دونالد ترامپ همچنان یکهتاز است و نظر مساعد ۸۱ درصد حامیان این حزب در آمریکا را به خود جلب کرده است. رتبه دوم و سوم نامزدهای محبوب جمهوریخواهان به «مایک پنس» و سناتور «تد کروز» اختصاص یافته است. پنس ۶۹ و کروز ۶۸ درصد آرای جمهوریخواهان شرکتکننده در این نظرسنجی را کسب کردند. همه این موارد نشاندهنده آن است که امکان شورش هر ایالت و جنگ داخلی در آمریکا وجود دارد.
ارسال به دوستان
سیاستورزی با طعم عملیات روانی!
حسامالدین برومند: در حالی که انگشتر عقیق به دست کرده بود، عکس او به عکس اول فلان روزنامه مدعی اصلاحطلبی نشست و این تیتر را به نقل از او انتخاب کردند: «خواستار لغو تحریمها هستیم»!
بله! سیاست در قاموس طرف غربی به گونهای است که «آلن ایر» سخنگوی وقت فارسیزبان وزارت خارجه آمریکا انگشتر عقیق به دست میکند و چهرهای مظلوم و نجیب به خود میگیرد و با نعل وارونه حتی از لغو تحریمها میگوید! البته ۹ سال از آن زمان میگذرد و تحریمهای وحشیانه غربیها که ملت ایران را نشانه رفته، نه تنها لغو نشد، بلکه صدها تحریم دیگر به آن افزوده شد.
سخن از پدرسوختگی، حیله، خدعه و نیرنگ دشمن نیست، چرا که از دشمن جز دشمنی در پوششهای مختلف و بهرهگیری از لطایفالحیل توقع نمیرود. اساسا سیاست، صورت و سیرت دارد. صورت آن بشدت جذاب و پرهیجان است و تلاش و تقلایی برای رسیدن به قدرت را نشان میدهد اما سیرت آن فریبنده و پرخطر و پرچالش و هزار چهره.
جریانهای سیاسی هم مشی و روش خود را دارند. در سودای سیاست بودن گاهی غلتیدن به سمت دشمن را در پی دارد و این آفت بزرگ سیاستورزی منهای دین و ایمان است.
عجیب است که جریانی مدعی در بزنگاههای حساس به نام مردم، نان خود را در تنور سیاست داغ کردهاند!
مدل سیاستورزی این جریان مدعی را همچنان باید کاوید و تأمل کرد و توجه داشت برای آینده چه سناریویی دارند و چه سازی کوک کردهاند.
گذشته به ما نشان میدهد اصول سیاستورزی آنها چند نقطه و محور اصلی دارد: ۱- آمریکا را فعال مایشاء میدانند و معتقدند همه چیز را باید با آن تراز کرد. تجربه تلخ برجام نمونه بارز این سیاستورزی است. اینجاست که دیپلماسی التماسی و انفعالی شکل میگیرد و حتی اقتصاد کشور را به گروگان میگیرند تا به اسم مذاکره و صلح، سازش و کرنش را کلید بزنند.
۲- سخن دشمن را حمل بر صحت میدانند مثل آنکه تیتر زدند «امضای کری تضمین است» ولی برای سخن خودی، حمل به صحت نمیکنند و ابایی هم ندارند حتی تصویری بسازند که همیشه توپ در زمین ایران باشد!
۳- حاشیهها را بر متن و فرع را بر اصل غلبه میدهند و وسط جنگ رسانهای و اقتصادی دشمن، از کنسرت و استادیوم رفتن زنان و... میگویند.
۴- اگر انتخابات را ببازند، رادیکالیسم سیاسی را پیشه میکنند و اردوکشی خیابانی راه میاندازند و نسخه آشوب را کنش سیاسی جا میزنند!
۵- برای فرار از پاسخگویی و سرپوش گذاشتن بر عملکرد ضعیف خود همواره این ترفند و سیاست را در پیش گرفتهاند که همزمان با به دست گرفتن قدرت، پز اپوزیسیونی میدهند و این انگاره را پمپاژ میکنند که نگذاشتند ما کارمان را انجام دهیم! گویی خروج وقیحانه ترامپ از برجام هم کار نظام بوده است!
۶- با مدل سیاستورزی مدعی اصلاحطلبی باید به خاطر به اصطلاح قرار گرفتن در مدار نظم اقتصادی جهانی، همه چیز را مذاکره کرد و اگر لازم بود «بدیم بره»! و با این وضعیت، چون روزگار، روزگار گفتوگو و مذاکره است و با کدخدا باید بست، دیگر چیزی از هستهای و موشکی و پهپادی، امروز وجود خارجی نداشت.
۷- سیاستورزی مدعی اصلاحطلبی و توسعه سیاسی و ژست اعتدالی با خط اشرافیت و خوی کاخنشینی همراه است. برای همین در این قاموس سیاستورزی، عجیب نیست فتوای سیاسی صادر کنند که «اگر در فرآیند سیاست تعدیل اقتصادی، طبقهای از جمعیت (اقشار مستضعف) زیر چرخدندههای توسعه له شوند، اشکال ندارد!»
و بالاخره باید گفت این مدل سیاستورزی نه تنها اشتباهات و انحرافاتش را اصلاح نکرده است، بلکه حتی با جریانهای التقاطی و رادیکالیست هم مرزبندی روشنی در بزنگاههای حساس نداشته است.
آینده این جریان همچنان مبهم، تاریک و در پرده اعوجاج قرار دارد. برای همین برخی عناصر و افراد این جریان دست به عملیات روانی زدهاند و این بازی را در پیش گرفتهاند که شبهات پرشماری را در فضای رسانهای و مجازی علیه ارزشها و محکمات خط امام و جمهوری اسلامی در حوزههای اجتماعی و سیاسی راه بیندازند!
حربه شبهه و تحریف را با برهان و دلیل و استدلال باید از آنها گرفت تا بار دیگر چهره بدون نقاب مدعیان برملا شود.
ارسال به دوستان
شلوغی و بیبرنامگی در انتهای مراسم رونمایی از کاپ جام جهانی در برج میلاد
جام بینظمی
مهدی طاهرخانی*: حرف آخر را همین اولش میزنم؛ «مراسم رونمایی از کاپ جامجهانی را یک شکست تمامعیار برای ورزش ایران میدانم».
این کاپ به هر کشوری که رفت تحت اسپانسرینگ کوکاکولا بود و مشایعت چند ستاره بزرگ بازنشسته فوتبال جهان. اما به واسطه مسائل غیرفوتبالی و غیرورزشی، فوتبال ما کماکان زیر تیغ انواع تحریمهای هوشمند است.
پیش تر قرار بود این رونمایی با حضور کاسیاس و کاکا در جزیره کیش انجام شود اما بنا بر همان مسائل مطروحه که پیشتر شرحش رفت، آنها حاضر به حضور در ایران نشدند. این یک بیاحترامی است؛ مگر یک جام فلزی به خودی خود چه ارزشی دارد!؟ از هر حیث و با هر نگاه، منشور کورش، دهها برابر رشکبرانگیزتر و وسوسهکنندهتر است برای عکسبرداری.
این از بخش نخست و اما قسمت دوم که مربوط به نمایش بیبرنامهای بود که یک سویش شهرداری تهران قرار داشت و سوی دیگرش فدراسیون فوتبال. همه ماجرا هم به «کارگردانی» جواد خیابانی همیشه احساساتی.
خیابانی یادش رفت فقط یک مجری است اما بسان یک سناریست همه فن حریف، هر کس در سالن حضور داشت را برای عکس انداختن به روی صحنه نمایش فرا خواند.
شرمآور بود طمع همه آنهایی که از هم سبقت میگرفتند برای تنها چند فریم عکس. کاش زمین دهان باز میکرد و همه ما را یکجا میبلعید آن لحظهای که نماینده فیفا با عصبانیت، کاپ را در محفظهای گذاشت و با خشم خارج شد.
آری برادر! بله خواهر! شکست تمامعیاری بود از ابعاد گوناگون برای همه ما.
خوشبختانه این مراسم از سیمای ملی پخش نشد؛ شرمش ماند فقط برای آنهایی که در سالن بودند و چند هزار نفری که در لایو اینستاگرام واقعه را دیدند و غصه خوردند از انتهای تلخش.
خودکمبینی را در برق چشمان فردی دیدم که ملتمسانه به سمت جام میدوید و تنه میزد به اطرافیان و خواهان ثبت این لحظه بود در حافظه دیجیتال.
کاش یکی بود و این سوال را میپرسید؛ تهش چه شود؟
لابد یکی از آن عکسها را میدهد روی شاسی چاپ کنند و بعدا به نوهاش میگوید: «من با این جام عکس دارم!»
کاش قبل از برگزاری چنین مراسمهایی دستکم چند نفر را دعوت کنند و بپرسند از آنان، آداب رونمایی چگونه است؟ در ژاپن و استرالیا همین بساط بود؟
نمیگویم هرچه آنان کنند درست محض است اما این خودکمپنداری و وادادگی باید علاج شود.
باید یک نفر یا یک جریان مورد قبول همگان به توده ما یادآوری کند، تا بار دگر حوادث این دستی را شاهد نباشیم.
حالا این قاب خندهدار را بگذارید کنار عکس یادگاری نمایندگان وقت مجلس با مویگرینی در بهارستان! همانقدر خجالتآور، همان اندازه خجلکننده.
جواد خیابانی ناخواسته خالق این بینظمی پیش چشمان نماینده فیفا شد. کاش اگر دفعه ثانویهای وجود داشت از یک کارگردان خوشذوق دعوت کنند تا ثانیه به ثانیه مراسم را بنویسد و بدهد دست مجری. نه آنکه مجری فیالبداهه بگوید: اوجاقی تیمترو بردار و بیا!
ارزان نفروشیم جواهر عزت نفس خویشتن را در بازار مکاره امروزی.
دفاعیه خیابانی: این بینظمی نبود، معجزه فوتبال بود!
گزارشگر فوتبال درباره اتفاقات مراسم واکنش نشان داد.
هرجومرج ناخوشایند در مراسم رونمایی از کاپ جامجهانی آن هم در حضور نمایندگان فیفا و میهمانان مختلف به تیتر یک اخبار رسانههای ورزشی کشور تبدیل شد.
در این بین عدهای معتقد بودند جواد خیابانی، مجری این مراسم یکی از مقصران این بینظمیها بود. گزارشگر باسابقه فوتبال ایران که تنها وظیفه خواندن اسامی میهمانان برای حضور روی سن را بر عهده داشت، حالا در مقام پاسخ برآمده و با در اختیار گذاشتن یک متن دفاعیهگونه، نسبت به اتفاقات و تحلیلهای پس از آن واکنش نشان داده که در ادامه آن را بدون کموکاست میخوانید:
« آنچه در برنامه رونمایی از جامجهانی دیده شد به نظر من بسیار خوب بود. گروهی از خبرنگاران عزیز و پیشکسوت فرهنگ و ادب چون آقای زمانآبادی و احسان محمدی، بسیار تلاش کردند تا همه کارها منظم باشد و خیلی هم منظم بود. لطفا کل مراسم را ببینید نه فقط چند دقیقه بعد از اتمام آن را چون کل مراسم حدود ۱۵۰ دقیقه طول کشید؛ از ابتدا تا انتهای مراسم کمترین بینظمیای وجود نداشت. اینکه خبر اینچنین منتشر میشود که مراسم بینظم بوده، هرگز درست نیست. وقتی رونمایی از جام جهانی که آخرین بخش برنامه بود به اتمام رسید، مردم و حاضران در سالن برای عکس گرفتن روی استیج آمدند. خب البته خیلی بهتر میشد که منظمتر میآمدند اما اسمش بینظمی نیست. این اسمش عشق به ورزش، فوتبال و جامجهانی است.
همه جای دنیا همین اتفاقات میافتد. نماینده فیفا خودش به احسان محمدی عزیزم گفته که ما این شور ملی را درک میکنیم و تقریبا همه جا این اتفاق میافتد.
خبرنگاران عزیز وظیفه خود را انجام میدهند... درست هم هست اما جلوی عشق مردم را نمیشود گرفت. من هم دلم میخواست عکس میگرفتم اما نشد. شما دوست ندارید با جام جهانی عکس داشته باشید؟
در بین ۸۰ میلیون ایرانی کسی هست که دلش نخواهد با جامجهانی عکس بگیرد؟ باز هم تاکید میکنم که بله و موافقم که کاش همان لحظات آخر مراسم هم منظم برگزار میشد اما نباید فقط بدیها را دید... ما به وقتش منظم هم بودهایم... و کاش عادت نکنیم فقط تلخیها و بدیها را سوژه کنیم. آیا همینکه در این برنامه دهها پیرمرد موی سفیدکرده فوتبال ایران مورد تجلیل قرار گرفتند، خوشحالکننده نبود؟
مراسم حدود ۳ ساعت بود؛ خیلی هم منظم و باشکوه... 10 دقیقه آخرش وقتی که کنداکتور اصلی تمام شد، کمی هم از نظم اصلی افتاده شد. این اتفاق در وسط مراسم نبود؛ در پایان مراسم بود... این شور ملی و احساس به ورزش، فوتبال و جامجهانی را به بینظمی و بیفرهنگی تشبیه نکنیم؛ این معجزه فوتبال بود».
* دبیر گروه ورزشی
***
گزارش میدانی خبرنگار «وطن امروز» از برج میلاد
زهره فلاحزاده: برای رونمایی از کاپ جامجهانی ۲۰۲۲ قطر که قرار بود رأس ساعت ۱۴ روز پنجشنبه دهم شهریور در مرکز همایشهای برج میلاد انجام شود، اصحاب رسانه یک ساعت پیش از شروع مراسم خود را به برج میلاد رسانده بودند. سرانجام مراسم با تأخیر یک ساعته و با اعتراض خبرنگاران و عکاسان برای جایگاه نامناسبی که در بالکن برای آنها تعبیه شده بود و پس از کش و قوسهای فراوان برای ورود به سالن اصلی، آغاز شد.
با آنکه تصور میشد برای چنین مراسمی مجری مناسبی انتخاب شده است اما مسؤولان همچون مسابقات حماسی که جواد خیابانی را گزارشگر میکنند تا شور و هیجانی به آن بدهد، به نظر میرسید به گفتهها و بغضهای او نیاز داشتند که او را برای اجرای این برنامه روی سن فرستادند. حرفهای عجیب و غریب خیابانی که همگان با آن آشنا هستند، در این مراسم هم کم نبود.
مراسم که با صحبتهای علیرضا زاکانی، شهردار تهران شروع شد و با حرفهای محمد پولادگر، معاون وزیر و مهدی تاج، رئیس فدراسیون ادامه یافت، میتوانست با رونمایی از کاپ به اتمام برسد اما در اتفاقی غیرقابل تصور این مراسم به بدترین شکل ممکن به پایان رسید.
خیابانی پس از صحبت بزرگان، ابتدا اعلام کرد آقایان تاج، رئیس جدید فدراسیون و نبی، نایبرئیس و... با رعایت پروتکلهایی که فیفا اعلام کرده، در کنار نمایندگان فیفا و کاپ جامجهانی بایستند اما درست چند دقیقه بعد، او یک بار دیگر احساسی شد و از هر میهمان فوتبالیای که به چشمش میدید، خواهش میکرد روی سن بیاید و با کاپ جامجهانی عکس یادگاری بیندازد. اگر برخی میهمانان هم از قلم و چشم او جا مانده بودند، او باز هم با صدایی رسا و بلند ملتمسانه خواستار حضور آنها میشد.
بههمریختگی و هرجومرج روی سن تا جایی پیش رفت که نماینده فیفا با نگاهی غضبآلود به مسؤولان فهماند نیازی به سلفی گرفتن و عکس انداختن نیست. حاضران علاوه بر اینکه پروتکلها را رعایت نکردند، بلکه تعدادشان روی سن بیش از افرادی که روی صندلیشان نشسته بودند، شده بود.
نکته جالب توجه این بود که خیابانی پس از تذکراتی که از نمایندگان فیفا گرفت، پشت میکروفن اعلام کرد بهتر است هر چه سریعتر افراد روی سن را خالی کنند و اجازه بدهید مراسم با همین نظمی که تا این لحظه برقرار بوده، به اتمام برسد.
باید از خیابانی پرسید از کدام نظم صحبت میکرد که بارها بابت عدم رعایتش از فیفا تذکر دریافت کرد؟
مراسم هم پس از این اتفاق با یک خداحافظی از طرف خیابانی تمام شد. این خداحافظی زمانی بود که نمایندگان فیفا در سالن حضور نداشتند و البته همچنان تعداد زیادی از فوتبالیها که موفق به عکس گرفتن با جام نشده بودند، روی سن حضور داشتند.
روز پنجشنبه نشان دادیم ما تنها برای عکس گرفتن با جام تمام تلاش خود را به کار میبریم و سر و دست میشکنیم، اگر نه برای رسیدن به خود جام هیچ برنامهای نداریم. از همین آقایان مسؤول باید پرسید دیدن جام مهمتر است یا رسیدن به آن؟ از مسؤولانی که هنوز نمیدانند سرنوشت سرمربیشان چه میشود و هیچ برنامهای هم در ۲ ماه مانده به شروع جامجهانی ندارند، باید پرسید با عکسی که قرار است منتشر کنند، چند نمره به کارنامهشان اضافه میشود که اینطور برای داشتنش گوی سبقت را از هم میربودند؟
ارسال به دوستان
یادنامه «وطن امروز» به مناسبت دومین سالگرد رحلت حجتالاسلام روحالله حسینیان
مجاهد خالص
4 شهریور سالگرد درگذشت حجتالاسلام والمسلمین مرحوم روحالله حسینیان، روحانی انقلابی و مجاهد است. دوست و دشمن به صراحت و قاطعیت ایشان در دفاع از ارزشها و آرمانهای انقلاب بویژه اصل ولایت فقیه اذعان دارند. مرحوم حسینیان به دلیل تحصیل در مدرسه حقانی و رشد و نمو ذیل برنامههای تربیتی آیتالله بهشتی و آیتالله صدوقی تمایز و برجستگی خاصی نسبت به طلاب و روحانیون زمان خود داشت. ایشان زمانی که نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت، به دلیل خدمات مفید و اثرگذار، معمولا مستقیم و غیرمستقیم به طور دائم مورد تهدید ضد انقلاب بود. با این حال حاضر نشد تاریخ و خاطرات خدمات و فعالیتها و مشکلاتی که بعد از انقلاب متحمل شده را بگوید، این در حالی است که مرحوم حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی بود و دهها کتاب خاطرات شخصیتهای مختلف در دوره ایشان تدوین شد اما درباره خودش حاضر نشد این اقدام را انجام دهد. به منظور بررسی بیشتر سیره شخصی و سیاسی ایشان با دکتر جواد منصوری، معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفتوگو کردیم. ***
* جناب آقای منصوری! مرحوم روحالله حسینیان در چه خانواده و محیطی رشد و نمو داشت که توانست تا این اندازه اثرگذار باشد و خدمات برجستهای را به اسلام و انقلاب عرضه کند؟
مرحوم حسینیان به دلیل شرایط خانوادگی و محیطی که در آن رشد و پرورش یافته بودند به فردی با انگیزههای مذهبی و با آگاهیهای مناسب سیاسی اجتماعی مبدل شده بودند و در نوع خود انسانی برجسته و اثرگذار بودند. ایشان در دوران جوانی به قم و به مدرسه حقانی میروند و تحصیلات دینی خود را در آن مدرسه پی میگیرند.
مدرسه حقانی یکی از مدارس ویژه حوزههای علمیه در قم بود که با مدیریت و برنامهریزی بزرگانی چون شهید بهشتی و شهید قدوسی و... طلاب فاضل زیادی را تربیت کرد. امثال دکتر بهشتی توانسته بودند با یک تحول کیفی در نظام آموزشی حوزههای علمیه و همچنین با ایجاد تحول در کارکرد روحانیون و نقش اجتماعی و سیاسی آنها شرایط متفاوتی را رقم بزنند. به همین دلیل مجموعه کسانی که در جریان و بعد از انقلاب در این مدرسه تحصیل کردند، یک نقش نسبتا متفاوتی نسبت به طلاب دیگر داشتند. مرحوم آقای حسینیان از جمله همین طلاب و روحانیون بودند، به همین دلیل از سایر طلاب و روحانیون زمان خود متفاوت بود. به عنوان مثال در موضعگیریها و فعالیتهایشان خیلی سریع، قاطع و به موقع عمل میکردند و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایشان در حوزههای امنیتی و قضایی فعالیتهای فوقالعادهای را انجام دادند. اگر مجموعه این فعالیتها دقیقا تبیین و بررسی شود، متوجه میشویم ایشان چه آگاهی و بصیرت و هوشمندیای داشتند. علاوه بر این با بررسی سیره رفتاری ایشان به انگیزه فوقالعادهشان برای دفاع از انقلاب اسلامی پی میبریم.
با توجه به این قضیه است که مدتها در کارهای اطلاعاتی و قضایی و امنیتی نقش بسیار بزرگی داشتند. خدمات ایشان در سیستانوبلوچستان شاید برای کمتر کسی شناخته شده باشد. ایشان در آن دوران کارهای فوقالعادهای چه در حوزه مسائل درونمرزی و چه در حوزه مسائل برونمرزی انجام دادند که بحث مفصلی دارد.
از سال 1374 هم که ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی را داشتند تا زمان درگذشتشان، انصافا مدیریت و خدمات شایستهای داشتند و آثار بسیار مهمی در این دوره تولید و منتشر شد. این خدمات و محصولات قطعا برای انقلاب اسلامی یک ذخیره ارزشمند است. در دوره مدیریت پربرکت ایشان مجموعه کتابهایی نزدیک هزار جلد به چاپ رسید و منتشر شد که در نوع خود اقدامی بسیار ارزشمند است.
ایشان زمانی که نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشتند، به دلیل خدمات مفید و اثرگذارشان، معمولا مستقیم و غیرمستقیم به طور دائم مورد تهدید ضد انقلابیون بودند؛ چه در بعد اینکه شایعهسازی و دروغپردازی کنند و اتهاماتی را به ایشان نسبت دهند و چه از بعد تهدید فیزیکی.
بویژه در قضایای قتلهای زنجیرهای، بعدها مشخص شد خدمات ایشان چقدر مهم و موثر بوده است که داستانش نسبتا مفصل است. ایشان در دوران حیاتشان بویژه در چند سال آخر عمر شریفشان به دلیل تراکم کاری و احساس مسؤولیت بالا، فشارهای فوقالعادهای را متحمل شدند. ایشان علاوه بر ناراحتی قلبی، به مشکلات ریوی و... هم مبتلا شدند که متأسفانه در نخستین ضربهای که از ویروس کرونا به ایشان وارد شد، در مدت کوتاهی از دنیا رحلت کردند.
* بعد از فوت ایشان ما شاهد این بودیم دشمن حملات سنگین و ناجوانمردانهای را علیه ایشان آغاز کرد که البته این تهمتها و بیانصافیها مسبوق به سابقه بود. سیره سیاسی و مبارزاتی ایشان در این سالها به چه شکل بود که دشمن اینچنین از مرحوم حسینیان عصبانی بود؟
مرحوم حسینیان از سال 74 که مسؤولیت مرکز اسناد را بر عهده گرفتند، فعالیتهایشان همواره مورد تأیید رهبر معظم انقلاب بود و همین هم باعث شده بود ایشان بتوانند این مسؤولیت را تا انتهای دوران حیات در مرکز ادامه دهند. همه اینها در کنار ملاقاتهای منتشرشده و نشده ایشان (رهبر انقلاب) با مرکز اسناد نشان از رضایت رهبر انقلاب دارد که به صراحت هم اظهار رضایت میکردند. این رضایت تنها درباره کارکنان مرکز اسناد نبود، بلکه حتی این مطلب را هم گفتند که در مرکز اسناد تعدادی جوان انقلابی و فهیم جمع شدهاند و کارهای بزرگ انجام میدهند. تعبیر ایشان از این افراد تعبیراتی مانند فاضل و دانشمند بود.
در نقطه مقابل خود مرحوم حسینیان هم کاملا از رهبری دفاع میکردند و با ایشان همنظر بودند؛ حتی اگر هم به صورت شخصی نظری داشتند، این نظر را در کارشان دخالت نمیدادند. انصافا نقطه قوت شخصیت آن مرحوم این بود که به اسلام، انقلاب، امام و رهبری علاقه و توجه و اهمیت فوقالعادهای داشتند. به همین دلیل هم در این زمینه اهل مماشات، سازش یا بیاعتنایی نبودند و بشدت مورد بغض و کینه جریانهای معارض و ضدانقلاب بودند. بدون تعارف و مماشات از انقلاب اسلامی دفاع میکردند و هیچ ملاحظه و مماشاتی با جریانهای معارض، سکولار و ضدانقلاب نداشتند.
* واکنش مرحوم روحالله حسینیان نسبت به این تهمتها و شایعات و حملات چه بود؟
نکته حائز اهمیت اینکه دوستان ایشان و کسانی که از خدمات ایشان اطلاع دارند و همچنین کسانی که از روحیات و افکار ایشان اطلاع دارند، تاکنون کمتر از ایشان دفاع کردهاند اما مخالفان خیلی شایعهپراکنی و تهمتپراکنی و مطالب عجیبی علیه ایشان بیان کردهاند و در این راه کوتاهی هم نکردهاند.
ایشان حاضر نشد خودش تاریخ و خاطرات خدمات و فعالیتها و مشکلاتی که بعد از انقلاب متحمل شده را بگوید، این در حالی است که ایشان خودش رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی بود و دهها کتاب خاطرات شخصیتهای مختلف در دوره ایشان تدوین شد اما درباره خودش حاضر نشد که این اقدام را انجام دهد.
در پایان باید عرض کنم دوستان مرحوم آقای حسینیان در مرکز اسناد زحمت کشیدند و یک کتابی تحت عنوان «روحانی مجاهد» را به چاپ و انتشار رساندند که گزارش خوبی است از خدمات و دفاع از افکار و عملکرد ایشان. به همه مردم بویژه جوانان توصیه میکنم این کتاب را بخوانند تا بیشتر با این مرد بزرگ آشنا شوند.
***
گذری کوتاه بر زندگی مرحوم روحالله حسینیان
مبارزهای به درازنای عمر
* زندگی شخصی
حجتالاسلام روحالله حسینیان ۱۴ اسفند 1334 در شیراز متولد شد. پدرش قدرتالله و مادرش فاطمه قائدی نام داشتند. نام دیگر او «خسرو» انتخاب حسین تهرانی، شوهرخاله او بود. حسینیان تا 5 سالگی در شیراز و محله قدیمی گود عربان زندگی کرد. 4 خواهر و 4 برادر داشت. یکی از خواهران و یکی از برادرانش در کودکی به علت بیماری سرخک از دنیا رفتند. از میان 3 خواهر دیگر معصومه حسینیان از شاعران استان فارس است. برادر او محمدعلی حسینیان نیز در سال 1360 در عملیات بستان به شهادت رسید.
خاندان حسینیان اصالتا اهل یکی از روستاهای اصفهان به نام تالخونچه هستند که در دوره حیات جد پدری روحالله حسینیان به یکی از روستاهای استان فارس به نام صغاد، در 11 کیلومتری آباده مهاجرت کردند. روحالله حسینیان بعدها با عصمت بلندقامت ازدواج کرد. از او 4 پسر به نامهای حامد، محمد، محمدحسین و مهدی به یادگار مانده است.
* حیات علمی
حجتالاسلام حسینیان پس از گذراندن سوم دبیرستان در پی اثر گرفتن از آیتالله ملکزاده (داماد خانواده سیدمحمد علمالهدی، برادر بزرگ امام جمعه مشهد) تصمیم به طلبه شدن گرفت. آیتالله ملکزاده چند بار به مسجد صغاد رفته و سخنرانی کرده بود. پدر حجتالاسلام حسینیان باعث آشنایی او با ملکزاده شد. به گفته مرحوم حسینیان انگیزه اصلی او اثرپذیری از تقوا، زهد و سادهزیستی ملکزاده بود اما در راه طلبه شدن از حمایت پدر و همچنین آقای امامی، مدیر دبیرستان و معلم عربی بهرهمند شد.
روحالله حسینیان در سال 1349 وارد حوزه علمیه قم شد. آیتالله ملکزاده از مشوقان وی در این راه بود. روحالله حسینیان از سوی ملکزاده به مدرسه آیتالله گلپایگانی در خیابان صفائیه معرفی شد و در آنجا ثبت نام کرد. حسینیان در مدرسه گلپایگانی مقدمات و اصول عقاید را فرا گرفت. او بعد از یک سال به مدرسه حقانی رفت. به گفته خودش، آیتالله جنتی اولین کسی بود که در مدرسه حقانی با او روبهرو شد. پس از قبولی در مدرسه حقانی و قبل از شروع تحصیل، آیتالله قدوسی با او مصاحبه و صداقت حسینیان را در پاسخگویی به سوالات تحسین کرده بود.
با این حال او در مدرسه ولیعصر که مدیر آن آیتالله ربانیاملشی بود، فرا گرفتن دروس مقدمات را از نو شروع کرد. حسینیان در مدرسه حقانی به مدت ۱۰ سال یعنی از ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۹ از محضر مراجع و استادانی چون آیتالله جنتی (رسائل الجدیده)، آیتالله شیخ یوسف صانعی (مکاسب)، آیتالله ستوده (مکاسب محرمه)، آیتالله احمدییزدی (منطق)، آیتالله مصباح (بدایه الحکمه)، آیتالله آقامیرزا جواد تبریزی (کتاب قضا و شهادت)، آیتالله حسن طهرانی (درس کتابهای اصلی و مخصوص مدرسه حقانی)، آیتالله ربانی (رسائل)، آیتالله فاضل هرندی (لمعه)، آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله امین شیرازی (ادبیات معانی) بهره جست. او همچنین همراه با علیاصغر حجازی به طور خصوصی کفایه را نزد آیتالله احمدی میانجی آموخت. از هممباحثههایی ایشان در آن دوره میتوان به آقایان اکبریان، مصطفی پورمحمدی، محسنیاژهای و حجازی اشاره کرد.
اولین سفر تبلیغی او در جایی به نام سده، یکی از روستاهای آباده بود که تابستان یکی، دو ماه در آنجا کلاسهایی چون قرآن داشت و خود از آن به عنوان یک تجربه موفق یاد میکرد.
* مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی
دی ۱۳۵۳ آغاز فعالیت رسمی سیاسی روحالله حسینیان علیه رژیم شاهنشاهی بود. او به واسطه تحصیل در مدرسه حقانی از جو انقلابی و اعتراضی آن متأثر بود. 7 دی 13۵۳ بعد از شهادت آیتالله حسین غفاری، حسینیان از شرکتکنندگان در مراسم تشییع او بود. در این مراسم شعارهای زیادی علیه رژیم داده شد و عدهای نیز دستگیر شدند.
آبان 13۵۶ پس از وفات آیتالله مصطفی خمینی، روحالله حسینیان به همراه جمعی از طلبهها در مراسم هفتم او در مسجد ارک شرکت کرد. سخنران این مراسم حجتالاسلام حسن روحانی بود و کسانی چون مرحوم فلسفی و لالهزاری نیز از حاضران در مراسم بودند. در مراسم چهلم حاج مصطفی خمینی در قم، حسینیان حامل پرچمی بود که طلاب مدرسه حقانی روی آن نوشته بودند: «ما خواهان حکومت اسلامی هستیم». بعد از این مراسم در درگیری با بعضی نیروهای ساواک، او بشدت زخمی شد و یک ماه در منزل شیخ علی سعیدی بستری بود. به دنبال همین ماجرا او روز ۱۹ دی دستگیر و به شهربانی قم انتقال داده شد. به نقل از روحالله حسینیان، وی تا اردیبهشت ۵۷ در بازداشت بود.
* مسؤولیتها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و انتصاب شهید قدوسی به دادستانی کل انقلاب اسلامی توسط امام خمینی در مرداد 58، آیتالله قدوسی تعدادی از طلاب مدرسه حقانی را به خدمت در آن نهاد دعوت کرد. مرحوم حسینیان نیز یکی از این افراد بود که 6 اسفند 58 با حکم شهید قدوسی به عنوان سرپرست روابط عمومی دادستانی انقلاب منصوب شد.
او در نیمه خرداد 61 توسط موسویتبریزی، دادستان کل کشور به قائممقامی دادستانی مشهد منصوب شد. حسینیان اردیبهشت 63 با حکم علی فلاحیان، قائممقام وقت فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی، به عنوان مسؤول ستاد مبارزه با مواد مخدر تهران و اسفند همان سال با حکم آیتالله صانعی، دادستان وقت کل کشور، به نمایندگی دادستانی در دادسرای انقلاب اسلامی تهران (اوین) و همزمان جانشین دادستان تهران در وزارت اطلاعات منصوب شد. او خرداد 64 با حکم حجتالاسلام رازینی، دادستان انقلاب تهران، با حفظ سمت به عنوان معاون سیاسی دادسرای انقلاب اسلامی تهران مشغول به خدمت شد. همچنین تیر 64 آیتالله صانعی، دادستان کل کشور او را به عنوان نماینده خود جهت شرکت در جلسات کمیسیون اطلاعات مامور کرد. حسینیان بهمن 64 با حکم آیتالله موسوی اردبیلی، رئیس شورای عالی قضایی، به عنوان دادستان انقلاب سیستان و بلوچستان منصوب و راهی این استان شد. این ماموریت چندساله سال 67 به اتمام رسید. او در این سالها گاهی برای ماموریتهای تبلیغی چندهفتهای و یک ماهه، در جبهه حضور مییافت.
مرحوم حسینیان آذر 67 با حکم حجتالاسلام فلاحیان، دادستان ویژه روحانیت به عنوان معاون قضایی دادستان ویژه روحانیت و دادیار شعبه دوم آن مشغول به کار شد. بهمن همان سال آیتالله موسوی اردبیلی او را به عنوان معاون دادستان نظامی تهران منصوب کرد.
حسینیان در دهه 70 مسؤولیتهایی چون معاونت پژوهشی سازمان تبلیغات اسلامی، قائممقام معاونت امور فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری، عضویت شورای برنامهریزی فرهنگی انتشارات امیرکبیر، عضویت در هیات نظارت بر مطبوعات و عضویت در هیات منصفه مطبوعات دادگاه ویژه روحانیت و ریاست شعبههای 227 و 50 و 1420دادگاه عمومی تهران را نیز عهدهدار شد. حجتالاسلام حسینیان از سال 1374 پس از حجتالاسلام سیدحمید روحانی به عنوان دومین رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی منصوب شد. او همچنین در بازه زمانی سالهای 87 تا 95 به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی حضور یافت.
* آثار علمی
رئیس فقید مرکز اسناد انقلاب اسلامی آثار بسیاری را در زمینههای مختلف سیاسی و فرهنگی بویژه در حوزه تاریخ اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی از خود بر جا گذاشته است. ستاره صبح انقلاب، بازخوانی نهضت ملی ایران، غنا و موسیقی در فقه اسلامی، شناخت وحی و نبوت، امامت و مرجعیت، شناخت خدا، پرتوی از غدیر، صدفی برای مروارید، حریم عفاف، حجاب و نگاه از دیدگاه فقه اسلامی، فرشته زمینی؛ بررسی زندگانی زهرا(س)، در مسلخ عشق، نظریه فتنه، تجربه مشروطیت و دهها اثر دیگر، از مجاهدتهای او در عرصه علم محسوب میشود.
* درگذشت
روحالله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی و نماینده مردم تهران در مجالس هشتم و نهم سحرگاه سهشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۹ به علت بیماری قلبی در بیمارستان خاتمالانبیا(ص) دار فانی را وداع گفت. مراسم تشییع پیکر او صبح چهارشنبه در آستان مقدس امامزاده صالح(ع) با حضور جمع زیادی از چهرههای سیاسی و فرهنگی برگزار شد و پس از اقامه نماز بر پیکر او توسط آیتالله صدر، برای مراسم تدفین به آستان مقدس شاه عبدالعظیم حسنی منتقل شد.
در پی درگذشت حجتالاسلام حسینیان، رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کردند. در این پیام آمده بود: «درگذشت روحانی مبارز و انقلابی جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ روحالله حسینیان رحمتاللهعلیه را به خاندان مکرم و بازماندگان و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. مقاومت و خستگیناپذیری و صراحت این روحانی مجاهد در مواضع بحق انقلابی، برجسته و نمایان بود. رحمت و رضوان الهی بر او باد».
***
منتخبی از خاطرات مرحوم روحالله حسینیان
روحانی تراز انقلابی
* اولین سفر تبلیغی
حجتالاسلام حسینیان درباره نخستین سفر تبلیغی خود در دوره نهضت اسلامی گفته بود: ماه رمضان که حوزهها تعطیل میشد، طلبههای متعددی به شهرستانها میرفتند و تأثیرگذار هم بود. در منطقه آباده که ما زندگی میکردیم در ۲ جا طلبههای مدرسه حقانی آمده بودند. آقای معصومینامی بود که تقریبا همان مباحثی را که آقای مصباح در مدرسه حقانی تدریس میکردند، برای جذب جوانها مطرح میکرد که برای متدینین بسیار پرجاذبه بود و ایجاد انگیزه میکرد. آقای مهدوی هم بود، پسر آیتالله مهدوی بیت امام که او هم در اقلید منبر میرفت و سخنرانی میکرد.
خود ما هم که در سطح پایین بودیم به روستاهای سیستانوبلوچستان میرفتیم. اولین سفر تبلیغی در جایی بود به نام سده که یکی از روستاهای آباده بود که در فصل تابستان یکی، دو ماه به آنجا رفتم و یکی از تجربیات موفق من بود.
* حضور در سخنرانیهای دکتر شریعتی
حجتالاسلام حسینیان گفته بود: با بعضی دوستان از قم به حسینیه ارشاد میآمدیم و سخنرانیهای آقای دکتر شریعتی را گوش میکردیم. واقعا هم اثرگذار بود. اصلا یک روحیه انقلابی شهادتطلبانهای به انسان دست میداد. مخصوصا یادم هست آن سخنرانیاش بعدا به عنوان کتاب شهادت به چاپ رسید یا حسین وارث آدم؛ حالا شب عاشورا یا [یکی از شبهای] محرم بود؛ در حسینیه ارشاد این را سخنرانی کرد.
ما امام را در زبان ناطق شریعتی میدیدیم، البته قبول هم داشتیم که اشتباهاتی دارد. گاهی اوقات آیه قرآن را غلط میخواند و کلی تفسیر میکرد. مثلا «کان ابراهیم امه قانتا» را میخواند «کان ابراهیم امه واحدا» و بعد بر سر اینکه چگونه امت واحد بود کلی بحث میکرد. منتها میگفتیم اینها قابل گذشت است. حرکت کلی شریعتی را باید در نظر گرفت.
ما از همان اول انتقاد داشتیم که قضاوتی که راجع به روحانیت میکند، قضاوت بحقی نیست؛ منتها میگفتیم این حرکتی که ایجاد کرده جلوی مارکسیسم را میگیرد. در آن موقع مارکسیسم هم خیلی نفوذ کرده بود. یعنی یک مساله عقلانی نبود، یک مساله احساسی شده بود. هر کس میخواست احساس روشنفکری کند و خودش را روشنفکر بداند، حرفهای مارکسیستها را تکرار میکرد. احساس میکردیم شریعتی دارد اسلام را انقلابی نشان میدهد و جاذبههای مارکسیستها را از دست آنها میگیرد و دارد آنها را خلع ید میکند، لذا معتقد بودیم نباید خیلی به انتقادات و اشکالات شریعتی بپردازیم.
* تأثیر سخنرانیهای انقلابی آیتالله خامنهای
حجتالاسلام والمسلمین حسینیان در بخش دیگری از خاطراتش، با اشاره به سخنرانیهای حضرت آیتالله خامنهای در دوره نهضت اسلامی گفته بود: [در آن دوره] سخنرانیهای آیتالله خامنهای در مسجد امام حسن(ع) و مسجد کرامت، و پخش جزواتی از آنها خیلی اثرگذار بود. مثلا وقتی ایشان زندگی ائمه را بررسی میکرد، اصلا یک دید و جهانبینی دیگری به طلبهها میداد.
سخنرانی شخصیتهایی مثل آقای بهشتی هم بسیار مؤثر بود. گفتارها و جزوات مبنایی آقای مطهری که انسان را به طور بنیادین تربیت میکرد و یک جهانبینی خاص اسلامی را حاکم میکرد، یا حتی سخنرانیهای شهید هاشمینژاد و حتی دکتر شریعتی تأثیر بسیار مثبتی در برافراشته شدن پرچم انقلابی در حوزه ایجاد کرد. مجموعا آن فضا توسط این نوع نیروها ملتهب شد و تقریبا همه طلبههای جوان را با انقلاب ربط داد.
* اعلامیه حکومت اسلامی
به روایت حجتالاسلام حسینیان «نزدیک چهلم حاج آقا مصطفی خمینی بود؛ با دوستان طلبه تصمیم گرفتیم حرف تازهای بزنیم؛ اینکه فقط شعار «مرگ بر شاه» بدهیم که خیلی اقدام مهمی نیست؛ باید چیزی بگوییم که حسابی ساواک را بترساند. لذا ابتدا پارچهای تهیه کردیم؛ آقای مهدوی -که بعدها به شهادت رسید- روی آن نوشت: «ما خواهان حکومت اسلامی هستیم». اتفاقا تحلیل ما درست هم بود. بعدا که اسناد ساواک را به دست آوردیم دیدیم که این کار چقدر تأثیر داشته و این عمل به عنوان مهمترین خبر از چهلم آقامصطفی منتشر شده است.
گفتند حالا چه کسی این پارچه را [مخفیانه] حمل میکند؟ گفتم: من! گفتند: چطوری؟ گفتم: آن را از زیر پیراهن به دور کمرم میپیچم و میبرم.
آن [پارچهنوشته] را به کمرم پیچیدم و یک کاپشن هم روی آن پوشیدم و به سمت مسجد اعظم راه افتادم. در بین راه دیدم اینطرف و آنطرف ساواکیها همه باتوم به دست ایستادهاند. ابتدا وقتی با آنها مواجه شدم جا خوردم اما سرم را پایین انداختم و از وسطشان رد شدم. بعد که از آنجا عبور کردم، نفس راحتی کشیدیم که الحمدلله به خیر گذشت!
سپس به بیرون از شبستان رفتم. در گوشهای از صحن ایستادم و بچهها دورم را گرفتند. آن پارچه را بیرون آوردم و بچهها آن را بردند و نصب کردند که یک مرتبه صدای شعار و فریاد بالا گرفت. معلوم شد در جامعه آمادگی برای طرح این شعار (ما خواهان حکومت اسلامی هستیم) وجود دارد.
خلاصه از آنجا که بیرون آمدیم ناگهان ساواکیها به ما حمله کردند و با باتومهای شروع کردند به زدن. من که در حال گیج شدن بودم، فرار کردم و به گذرخان رسیدم. آنجا به بچهها گفتم لباسهایم را در بیاورند. وقتی لباس مرا در آوردند، دیدم آنقدر باتوم به بدنم اصابت کرده که پیراهن با پوست یکی شده و پوست کمرم کنده شده است. پایم هم زخم شده و ورم کرده بود. پای من از شدت ضربات، زخم شدیدی دیده بود که هنوز این زخم با من هست!
* نیروهای گاردی که مقلد امام خمینی بودند
حجتالاسلام حسینیان در بخشی از یادمانهای خود، روایت جالبی نقل میکند: اواخر سال 56 در یکی از تظاهراتها دستگیر شدم. ما را به بازداشتگاه شهربانی قم بردند و خیلی با ما بدرفتاری کردند. از نیروهای گارد شهربانی تهران آمده بودند آنجا و مستقر شده بودند. هر زندانی را که داخل میآوردند، به اصطلاح یک کوچه باز میکردند و فرد را در آن گذرگاه به باد کتک میگرفتند؛ همینطور با باتوم و مشت و لگد میزدند تا از این کوچه عبور کند.
البته در بین گاردیها هم آدمهای خوب وجود داشت؛ آنجا که ما را بازداشت کردند اتفاقات عجیبی رخ داد. یکبار یک نفر از گاردیها آمد و مرا صدا زد. گفت: آقای فلانی مطلبی دارم. گفتم: بپرسید. گفت: «با توجه به اینکه ما سفر حرام آمدهایم آیا نمازمان را باید شکسته بخوانیم یا کامل؟» گفتم: مقلد چه کسی هستید؟ گفت: «من مقلد آیتالله خمینی هستم!» خیلی تعجب کردم. گفتم: به فتوای ایشان شما باید نمازتان را کامل بخوانید، چون که میدانید این سفر یک سفر حرام است...
همان فرد گهگاهی میآمد و مساله میپرسید. تقریبا ما همدیگر را شناختیم، اتفاقا از همشهریهای ما هم بود. البته حالا [نظرها] فرق میکرد. گاهی بعضی افراد به ما تذکر میدادند خیلی با اینها گرم نگیرید، ممکن است خبرچین باشند. میگفتم: ما مساله امام را به آنها میگوییم؛ چه خبری میخواهند ببرند؟ چیزی نیست که نگران باشیم. جزو گروههای مسلح هم نیستیم که گروه ما لو برود، یک طلبه ضدشاه هستیم و اینها را هم در بازجوییهای اولیه گفتهایم، لذا خیلی نگران این چیزها نباشید».
ارسال به دوستان
هفته گذشته ۲ قلب اهدایی با انتقال هوایی از یزد به ۲ بیمار در تهران جان دوباره بخشید
پرواز قلبها
اسدالله خسروی: پنجشنبه گذشته رانندگان خودروهای عبوری از بلوار ارتش در منطقه مینیسیتی تهران، برای نجات جان یک بیمار برای لحظاتی خودروهای خود را خاموش کردند تا بالگرد اورژانس حامل قلب اهدایی از یزد، در یک فرود اضطراری بتواند در این بلوار به زمین بنشیند و این عضو حیاتی را در سریعترین زمان ممکن به بیمار نیازمند برساند.
به گزارش «وطنامروز»، این اقدام که بیانگر احترام و توجه به بیمارانی است که چشم انتظار عضو برای حیات دوباره هستند، برای نخستین بار نیست، بلکه تاکنون دهها بار چنین اتفاقاتی در کشور رخ داده است تا جانی دوباره به کالبد نیمهجان بیماران در انتظار عضو حیاتی بدمد.
از آنجا که بیمارستان مسیح دانشوری فاقد پد بالگرد است، بلوار ارتش برای دقایقی توسط پلیس بسته شد تا امکان نشستن بالگرد اورژانس حامل قلب برای انجام عمل پیوند قلب فراهم شود. پس از آن قلب اهدایی با آمبولانس به سرعت به بیمارستان منتقل شد.
چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته را باید روزهای استثنایی و تاریخی برای ایثارگری یزدیها نام گذاشت، چراکه طی این 2 روز، 2 قلب اهدایی از این شهرستان با هواپیما و سپس بالگرد به بیمارستانهای امام خمینی و مسیح دانشوری تهران منتقل شد و خوشبختانه با این اقدام خداپسندانه، جانی دوباره به بیماران منتظر این عضو بخشیده شد.
رئیس مرکز اورژانس تهران در گفتوگو با «وطنامروز»، در این باره گفت: طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه 2 قلب اهدایی از استان یزد به تهران به صورت هوایی به 2 بیمارستان امام خمینی و مسیح دانشوری منتقل شد و خوشبختانه هر ۲ گیرنده عضو پس از پیوند عضو هماکنون در صحت و سلامت قرار دارند. یحیی صالحطبری اهدای عضو را اقدامی ایثارگرانه و خداپسندانه عنوان کرد و اظهار داشت: هر چند تصمیمگیری برای اهدای عضو برای خیلیها کار سختی است، چرا که برخیها احتمال یک هزارم درصد زنده ماندن عزیزانشان را میدهند اما باید گفت ارزش اهدای عضو کمتر از شهادت نیست. وی در ادامه اظهار داشت: این اقدام بسیار ارزشمندی است که اعضای خانواده با رضایت خود تصمیم میگیرند پس از قطع امید از بازگشت عزیزشان به زندگی با شرایط علم امروزی این امکان را فراهم کنند تا به چند نفر جان دوباره بدهند. یک فرد مرگ مغزی میتواند به ۱۰ نفر حیات دوباره ببخشد، البته این کار سختی است اما میتواند تصمیمی درست باشد، مثل شهدا که شهادت را بر هستی ترجیح دادند و ایثارگری کردند، بنابراین وقتی خانوادهای میشنود که پزشکان به صراحت میگویند عزیزشان به زندگی بازنمیگردد بهترین تصمیمی که میتوانند بگیرند، اهدای عضو است.
رئیس کل روابط عمومی اورژانس تهران نیز در پاسخ به «وطنامروز» درباره اقدامات اورژانس و پلیس برای رساندن اعضای اهدایی به بیماران به دلیل حساسیتی که در این زمینه وجود دارد، گفت: ابتدا به اورژانس اعلام میشود که اهداکننده عضو از کدام شهر بوده و ما نیز در سریعترین زمان ممکن خود را به آنجا میرسانیم اما اگر موقعیت در استان دیگر باشد با توجه به اینکه بالگرد اورژانس همیشه در فرودگاه مهرآباد مستقر است، پس از فرود هواپیمای حامل عضو با هماهنگی پلیس برای مدیریت ترافیک آن را به بیمارستان مورد نظر میرسانیم. شروین تبریزی در ادامه افزود: در بیمارستانهای تخصصی قلب جایگاه فرود بالگرد وجود دارد، به جز بیمارستان مسیح دانشوری که آن نیز با همکاری پلیس و توقف خودروها اقدامات لازم را برای فرود بالگرد در بلوار ارتش فراهم شد.
* اقدام خداپسندانه
رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریها وزارت بهداشت در این باره گفت: قلب جوان ۱۹ سالهای که دچار مرگ مغزی شده بود با اورژانس هوایی برای پیوند به بیمارستان امام خمینی(ره) تهران انتقال یافت.
دکتر امیرحسام علیرضایی با اعلام این خبر افزود: با مدیریت مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریها و همکاری واحدهای فراهمآوری دانشگاههای علوم پزشکی یزد و تهران و سازمان اورژانس کشور، انتقال هوایی قلب اهدایی و عمل پیوند با موفقیت انجام شد.
وی افزود: اورژانس هوایی چهارشنبه گذشته برای انتقال قلب راهی یزد شد تا قلب اهدایی بیمار مرگ مغزی را به تهران منتقل کند تا به بیمار نیازمند پیوند زده شود.
رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریهای وزارت بهداشت گفت: با رضایت خانواده مرحوم عرفان عبدالعلیان، اعضای این جوان برای نجات جان بیماران نیازمند اهدا شد.
وی افزود: با این اقدام خداپسندانه، قلب این ایثارگر در بیمارستان امام خمینی(ره) تهران به یک مرد ۵۰ ساله پیوند شد و پیوند و کبد و ۲ کلیه وی نیز در یزد نجاتبخش جان 4 هموطن شد.
* ۲۵ هزار بیمار نیازمند در انتظار پیوند عضو
نایبرئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان چندی پیش از انجام ۲ هزار و ۸۲۸ پیوند عضو طی سال گذشته در کشور خبر داد و گفت: قبل از کرونا ۲۵ هزار بیمار در لیست انتظار پیوند بودند که روزانه 7 تا ۱۰ نفر آنها فوت میکردند؛ در دوران کرونا این میزان به دلیل افت ۵۰ درصدی اهدای عضو باید ۲ برابر شده باشد.
امید قبادی درباره وضعیت اهدای عضو اظهار کرد: شاخص اهدای عضو در سال ۱۴۰۰ نزدیک به 11.07 بوده است و ۹۲۵ اهدای عضو انجام شد. در حالی که شاخص اهدای عضو در سال ۱۳۹۸، 14.3 بود اما سال ۱۳۹۹ شاخص اهدا به 7.9 رسید.
وی از انجام ۲ هزار و ۸۲۸ پیوند عضو در سال گذشته در کشور خبر داد و افزود: سال ۱۴۰۰ بالغ بر یکهزار و ۷۷۷ پیوند کلیه، ۸۵۴ پیوند کبد، ۱۰ پیوند ریه، ۱۴۱ پیوند قلب و ۴۶ پیوند لوزالمعده انجام شده است.
نایبرئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان شاخص اهدای عضو را در سال ۱۳۹۸ با یکهزار و ۷۸ اهدای عضو، 14.3 درصد اعلام کرد و گفت: بر این اساس، ایران رتبه اول تمام کشورهای قاره آسیا را در این حوزه به دست آورد و با فاصله بسیار زیاد، رتبه دوم از آن فلسطین اشغالی شد اما سال ۱۳۹۹ با شیوع بحران کرونا، میزان اهدای عضو و پیوند اعضا در تمام کشورها بین ۱۵ تا ۷۰ درصد افت کرد و در ایران نیز ۵۳ درصد افت اهدای عضو و پیوند اعضا ثبت شد.
وی ابتلای برخی افراد مرگ مغزی به «کووید-19» را یکی از دلایل کاهش آمار پیوند دانست و خاطرنشان کرد: در کووید تا 1.5 ماه بعد از منفی شدن آزمایشات اجازه اهدای عضو وجود ندارد، به همین دلیل تمام کشورها تلاش میکردند تا حد ممکن پیوند انجام ندهند، مگر اینکه موضوع مرگ و زندگی در میان باشد.
قبادی درباره وضعیت بیماران نیازمند پیوند عضوی که در لیست انتظار قرار دارند، گفت: قبل از کرونا ۲۵ هزار بیمار در لیست انتظار پیوند بودند که روزانه 7 تا ۱۰ نفر آنها فوت میکرد، یعنی هر 2 تا 3 ساعت یک نفر از این بیماران فوت میکردند.
وی از ثبت سالانه 5 تا 8 هزار مرگ مغزی در کشور خبر داد و تاکید کرد: حدود 3 هزار نفر از این افراد قابلیت اهدای عضو دارند اما هزار نفر یعنی یکسومشان به اهدای عضو میرسند که مهمترین دلیل آن نداشتن رضایت است.
وی از صدور کارت اهدای عضو برای 8 میلیون نفر در کشور خبر داد و افزود: ۱۰ درصد جمعیت کشورمان کارت اهدای عضو دارند، در حالی که در کشورهای پیشرو بالای ۶۰ درصد جمعیت کارت اهدای عضو دارند.
قبادی با بیان اینکه داشتن کارت اهدای عضو به منزله اهدای عضو فرد در صورت مرگ مغزی نیست، گفت: اگر فردی دچار مرگ مغزی شود و کارت اهدای عضو داشته باشد، اهدای عضو بدون رضایت والدین انجام نمیشود اما کارت اهدای عضو به این دلیل مهم است که خانوادهها نمیدانند نظر عزیزشان درباره اهدای عضو چه بوده است و داشتن کارت اهدای عضو نظر آن فرد را نشان میدهد.
ارسال به دوستان
افتتاح رسمی طرح عظیم آبرسانی غدیر توسط رئیسجمهور
خوزستان سیراب
با اجرای این طرح، آب شرب ۵۲ درصد جمعیت استان خوزستان به تعداد 4.7 میلیون نفر تأمین میشود
رئیسی: طرحی را افتتاح میکنیم که پیشبینی میشد 4-3 سال طول بکشد اما به دست توانای مهندسان و کارگران و مدیران جهادی در 10 ماه به نتیجه رسید
گروه اقتصادی: طرح آبرسانی غدیر به منظور تأمین آب شرب و رفع بحران آب از نظر کمی و کیفی برای شهرهای مرکزی و جنوبی استان خوزستان با حضور رئیسجمهور افتتاح شد. رئیسجمهور در پنجمین سفر خود به استان خوزستان که به منظور افتتاح رسمی طرح عظیم آبرسانی غدیر انجام شد، اظهار داشت: اجرای این طرح در ۱۰ ماه به جای حداقل ۳ سال پیشبینی، این امیدواری را ایجاد کرد که میتوان اجرای طرحهای مرتبط با رفع تنشهای آبی کشور را با سرعت بیشتر انجام داد. با افتتاح این طرح یکی از مهمترین مصوبات نخستین سفر استانی حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی در استان خوزستان تحقق یافت. با افتتاح طرح ابرپروژه آبرسانی غدیر آب شرب ۲۶ شهر و 1600 روستای خوزستان از نظر کمی و کیفی ارتقا مییابد.
به گزارش «وطنامروز»، رئیسی ظهر دیروز در مراسم بهرهبرداری رسمی از این طرح گفت: خرسندم که امروز طرحی را افتتاح میکنیم که پیشبینی میشد حداقل ۳ الی ۴ سال طول بکشد اما به دست توانای مهندسان و کارگران و مدیران جهادی در مدت ۱۰ ماه به نتیجه رسیده و مردم عزیز ما در این استان، ۲۶ شهرستان و ۱۶۰۰ روستا میتوانند از این آب بهرهمند شوند.
رئیسجمهور با قدردانی از همه کسانی که برای طراحی و اجرای این پروژه عمرانی ارزشمند زحمت کشیدند، افزود: همه بخشهای این طرح از طراحی تا اجرا و تجهیزات به کار رفته کاملا ایرانی است و این حقیقتا مایه افتخار است.
رئیسی با بیان اینکه همه ایران مدیون خوزستان است، اظهار داشت: این استان در روزهای سخت جنگ تحمیلی در مقابل ستمگران و صدامیان مردانه ایستادگی کرد و فرزندانش را تقدیم انقلاب کرد. در روزهایی که خانه و کاشانه اهالی جای جای این استان به مخاطره افتاده بود، آنها با وجود همه تهدیدات ماندند و مجاهدانه از کشور، وطن و ارزشها دفاع کردند.
رئیسجمهور خوزستان را سرزمین مجاهدان، شهیدان و ایثارگران توصیف و تصریح کرد: اینجا سرزمین مجاهدانی است که دیروز با سلاح در مقابل دشمن ایستادگی میکردند و امروز هم با شعار «ما میتوانیم» به مردم عزیز امید میدهند و دشمنان را ناامید میکنند.
وی با بیان اینکه خوزستان ظرفیتهای زیادی دارد که بهرهبرداری از آنها نیاز به کار و تلاش دارد، خاطرنشان کرد: جا دارد از وزیر و مدیران وزارت نیرو قدردانی کنیم که با روحیه جهادی به دنبال حل مشکلات مردم هستند و امروز چه افتخاری از این بالاتر که با اجرای این طرح به زوار امام حسین(ع) آبرسانی میشود. همچنین باید از عزیزان بسیج، سپاه و ارتش که دیروز در سنگر دفاع از خوزستان از خودگذشتگی میکردند و امروز برای حل مشکلات مردم تلاش میکنند هم قدردانی کنم. رئیسجمهور همچنین با قدردانی از استاندار و مدیران استانی برای پیگیری مجاهدانه طرحهای عمرانی خوزستان که این طرح را به جای ۳ الی ۴ سال در ۱۰ ماه به سرانجام رساندند، گفت: اجرای جهادی و سریع طرح آبرسانی غدیر برای بنده و مردم این توقع را ایجاد میکند که مدیران در سراسر کشور برای رفع تنشهای آبی مجاهدانه و با سرعت تلاش کنند.
رئیسی با اشاره به مدیریت موفق تامین و مصرف برق در تابستان امسال از سوی وزارت نیرو افزود: کمتر کسی فکر میکرد با کمبودهای موجود، خاموشی برق در بخش خانگی نداشته باشیم اما مدیریت و همراهی و همکاری مردم و اصناف اثبات کرد میشود با کمبودها و درست استفاده کردن از آب و برق و منابع به نحوی حرکت کرد که در خانهها خاموشی نداشته باشیم.
وی با اشاره به پیشبینیهای انجامشده برای تامین منابع آب طرح آبرسانی غدیر و ابراز خرسندی از بهرهمندی مردم در روستاهای تحت پوشش اظهار داشت: مردم استان بویژه روستاهای خوزستان بسیار مناعت طبع دارند، به شکلی که وقتی خدمت آنها میرسیم، میبینیم زندگیشان با سختی مواجه است اما یک مسأله بسیار بالاتر و برتر را میبینند و برای نظام، سلامتی رهبری و پیشرفت کشور دعا میکنند. به مدیران کشور تاکید میکنم به این مردم بزرگوار، هر چقدر خدمت کرده باشیم، باز هم کم است.
رئیسی اضافه کرد: اجرای جهادی چنین طرحهایی باعث امیدوار کردن مردم میشود و این امیدواری موجب مشارکت بیشتر مردم در عرصههای اجتماعی، افزایش سرمایه اجتماعی، نشاط اجتماعی و نقشآفرینی جوانان عزیز خواهد شد. عمیقا معتقدم در این کشور میشود کارهای بزرگی انجام داد و امیدوارم اجرای طرح فاضلاب اهواز و دیگر شهرهای استان نیز هر چه سریعتر به نتیجه برسد. رئیسجمهور در ادامه سخنانش با اشاره به گزارش ارائه شده از سوی استاندار درباره ایجاد اشتغال در استان اظهار داشت: این گزارش نشان داد اعتباراتی که برای اشتغال استان در نظر گرفته شده، جذب و باعث شده رشد اقتصادی استان از ۲ درصد به ۵ درصد افزایش یابد. وی با تاکید بر ضرورت ایفای مسؤولیت اجتماعی شرکتهای بزرگ در خوزستان تصریح کرد: اجرایی شدن این مهم میتواند در جهت باز شدن گرههای این استان بسیار نقشآفرین باشد.
رئیسی با اشاره به سخنان امام جمعه اهواز مبنی بر اینکه این پنجمین سفر رئیسجمهور به خوزستان در یک سال گذشته است، گفت: قبلا هم گفتم، اگر لازم باشد هر ماه به خوزستان سفر میکنم تا مشکلات مردم حل شود و تا تحقق آنچه در ورزشگاه بزرگ اهواز و در جمع جوانان خوزستان وعده دادیم، از پا نخواهیم نشست.
وی افزود: یقین میدانم اگر ما اخلاص داشته باشیم، برکات الهی همراه خواهد بود و مسائلی که ممکن است امروز به صورت یک آرزو درآمده باشده، به دست توانای شما محقق خواهد شد و ما هم خدمتگزار مردم خواهیم بود و این مسائل به لطف خداوند متعال حل خواهد شد.
رئیسی با اشاره به حضور خود در بخش شیهون دزفول به عنوان یکی از دوردستترین مناطق استان خوزستان اظهار داشت: مردم این منطقه مشکلاتی داشتند اما بسیار باروحیه، باصفا، مخلص و ولایتمدار بودند. این مردم شهید دادهاند اما همچنان مشکلات زیادی دارند. کسانی که دیروز از این خاک در برابر دشمن دفاع کردند، امروز باید در عرصه تولید، ساخت جاده، فعال کردن کارخانهها، به راه انداختن کارخانههای تعطیل و نیمهتعطیل، ایجاد اشتغال، رفع بیکاری و ساخت مسکن برای مردم فعال باشند و دولت را در رفع مشکلات و آبادانی کشور یاری کنند.
* تأمین آب ۵۲ درصد جمعیت خوزستان
طرح غدیر پس از سفر رئیسجمهور به استان خوزستان و تاکید وزیر نیرو مبنی بر اجرای طرحی که مردم استان خوزستان در کمترین زمان ممکن و حداقل اعتبارات، از نعمت آب باکیفیت (منابع رودخانه دز) بهرهمند شوند، با تامین اعتبارات لازم در دستور کار سازمان آب و برق خوزستان قرار گرفت.
* اهداف و ضرورتها غدیر
طرح جامع آبرسانی غدیر با هدف تامین آب 26 شهر و 1600 روستای استان خوزستان دنبال شد. این طرح آب شرب نزدیک 52 درصد جمعیت استان به میزان 4.7 میلیون نفر را تامین خواهد کرد. در حال حاضر آب این طرح از منابع باکیفیت رودخانههای کرخه و دز تامین میشود.
رویکردهای عمده طرح آبرسانی غدیر، گسترش عدالت در اقصی نقاط استان، پایداری اجتماعی و توسعه زیرساختی کشور است. بر همین اساس دستاوردهای مورد انتظار در اجرای طرح را میتوان در موارد زیر مطرح کرد:
آثار اجتماعی طرح: ارتقای رفاه و کیفیت زندگی ساکنان روستاهای هدف، پیشگیری از مهاجرت و ایجاد محیط پایدار
آثار اقتصادی: شکوفایی اقتصادی منطقه و رونق تولید، شکوفایی استعدادها و امکان بهرهگیری از ظرفیتهای خاص و ویژه هر یک از مناطق کشور در جای خود
آثار سیاسی و امنیتی: افزایش تعلق خاطر نسبت به سرزمین مادری و اعتماد به مدیریت کلان کشور، تقویت امنیت کشور با حفظ پراکنش جمعیتی بویژه در مناطق مرزی
* مکان اجرای طرح
طرح آبرسانی غدیر و ایستگاه پمپاژ 2w در محدوده شمال غرب استان خوزستان و در فاصله ١٥ کیلومتری جنوب شهرستان اندیمشک واقع شده است.
* شهرها و روستاهای منتفع از طرح
برخی شهرهای تحت پوشش طرح شامل اهواز، آبادان، خرمشهر، شادگان، دشت آزادگان، سوسنگرد، حمیدیه، رفیع و بستان است و 1600 روستای محدوده طرح را شامل میشود.
طرح آبرسانی غدیر شامل 3 زیرپروژه است:
1- احداث ایستگاه پمپاژ 2w شبکه آبیاری دز و خطوط انتقال از ایستگاه پمپاژ مذکور تا ایستگاه پمپاژ امالدبس
- احداث یک ایستگاه پمپاژ به ظرفیت 10 مترمکعب بر ثانیه
- احداث خط برق 33 کیلوولت به طول 15 کیلومتر
- احداث خط انتقال آب 2400 میلیمتری به طول 75کیلومتر
- عبور ۲ خط انتقال آب 2400 میلیمتری از بستر رودخانه کرخه به طول 2200 متر
2- توسعه ایستگاه پمپاژ امالدبس
- احداث یک ایستگاه پمپاژ به ظرفیت 5 مترمکعب در ثانیه
- احداث 5 کیلومتر خط انتقال آب 2000 میلیمتری از ایستگاه پمپاژ امالدبس تا مخازن متعادلکننده
- تکمیل پست برق ایستگاه پمپاژ امالدبس و افزایش ظرفیت آن
3- تکمیل و توسعه ایستگاه پمپاژ شهید چمران
- احداث ایستگاه فاز اول ایستگاه پمپاژ چمران به ظرفیت 2.5 مترمکعب در ثانیه
- احداث ایستگاه فاز دوم ایستگاه پمپاژ چمران به ظرفیت 2.5 مترمکعب در ثانیه
- اجرای خط انتقال آب 2000 میلیمتری از ایستگاه پمپاژ چمران تا تصفیهخانه شماره 2 اهواز
ارسال به دوستان
تهران در نامهای به انریکه مورا به زیادهخواهی واشنگتن درباره توافق جواب داد
پاسخ خوب به زیادهخواهی آمریکا
گروه سیاسی: نظرات ایران در پاسخ به جمعبندی آمریکاییها نسبت به پاسخ اولیه تهران درباره پیشنویس پیشنهادی اروپا به «انریکه مورا» معاون مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی ارسال شد و آنطور که شاید قابل پیشبینی و انتظار هم بود واشنگتن این پاسخ را غیرسازنده خواند.
به گزارش «وطنامروز»، بامداد جمعه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه از ارسال نظرات جمهوری اسلامی ایران درباره پاسخ آمریکا درباره متن پیشنویس توافق احتمالی رفع تحریمها خبر داد و گفت: متن ارسالی دارای رویکردی سازنده با هدف نهایی کردن مذاکرات است. در همین حال برخی منابع مطلع ایرانی خبر دادند در این پاسخ به صراحت اعلام شده ایران آمادگی دارد تا هفته پیش رو برای اعلام توافق نهایی نشست وزرا برگزار شود با این برداشت که معدود نظرات مطرح شده از سوی ایران تامین شود. یک منبع مطلع نیز در این باره بیان کرد: جمهوری اسلامی ایران در پاسخ پیشین خود نیز که طرفهای مقابل به منطقی و سازنده بودن آن اذعان کرده بودند، برای موضوعات باقیمانده راهحلهای عملیاتی ارائه داده بود.
با این حال «ودانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ساعاتی بعد از ارسال پاسخ ایران به معاون مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، با تلاش برای انداختن توپ در زمین ایران، مدعی شد پاسخ تهران سازنده نبود. به نوشته وبگاه شبکه «بلومبرگ»، پاتل با صدور بیانیهای رسمی ادعا کرد: «ما در حال مطالعه و بررسی [نظرات ایران] هستیم و از طریق اتحادیه اروپایی نیز پاسخ خواهیم داد اما متأسفانه این [پاسخ ایران] سازنده نبود». برخی منابع غربی هم خبر دادند طرف اروپایی هم در دنبالهروی از آمریکا پاسخ ایران را غیرسازنده خوانده است؛ اروپایی که باید منتظر یک زمستان سرد و بیسابقه باشد!
ایران با توجه به تجربه تاریخی برجام در بدعهدی طرف مقابل بویژه خط مشی غیرحرفهای و خصمانهای که رافائل گروسی و آژانس در قبال پرونده هستهای ایران در پیش گرفتهاند، توافقی را میپذیرد که شامل تضامین محکم باشد و به ادعاهای پادمانی پایان دهد تا در نهایت این توافق بتواند انتفاع اقتصادی لازم را برای کشورمان داشته باشد اما دولت بایدن میگوید به خاطر موانع داخلی ساختارهای کشورش نمیتواند به ایران تضمین دهد، این در حالی است که مسائل و مشکلات داخلی بایدن در آمریکا به ایران ارتباطی ندارد. «وطنامروز» هفته گذشته خبر داد تغییراتی که دولت بایدن در متن پیشنویس اعمال کرده زیادهخواهانه، غیرمعقول و غیرمنطقی است تا جایی که این اصلاحات عملا انتفاع اقتصادی ایران از توافق را بلاموضوع خواهد کرد. تاکیدات مقامهای ایرانی هم در طول هفته گذشته بر همین مبنا و پافشاری روی خواستهای مشروع و عقلانی بود؛ درخواستهایی که حتی اعضای ۱+۴ هم آن را منطقی و معقول ارزیابی کرده بودند.
بر این مبنا دوشنبه گذشته رئیسجمهور در نشست خبری با اصحاب رسانه گفت: مذاکره برای رفع تحریمهاست و آنهایی که به تعهد خود پشت پا زدند باید برگردند و به تعهداتشان عمل کنند. ما تاکیدمان در این مذاکرات رفع تحریمهاست. رئیسی خاطرنشان کرد: مذاکرات هم در همین چارچوب با محوریت رفع تحریمها انجام میشود. ما بر راستیآزمایی اطمینانبخش و تضمینهای اعتمادآفرین در مذاکرات تاکید کردیم. همچنین تاکید داریم مسائل پادمانی حتما حلوفصل شود و این یک رکن در مذاکرات است و بدون آن سخن از توافق معنا ندارد. توافق باید همراه باشد با حلوفصل مسائل پادمانی و نکاتی که ایران به عنوان راهبرد دنبال میکند. ما از تحقق منافع ملت ایران کوتاه نیامده و نخواهیم آمد.
وزیر امور خارجه چهارشنبه (9 شهریور) در سفر به مسکو در نشست خبری مشترک با همتای روس خود سرگئی لاوروف، تاکید کرد: ما همچنان در موضوع تضمین، نیازمند متنی نیرومندتر هستیم، لذا داریم فکر میکنیم که چگونه میتوان به یک متن نیرومند در موضوع تضمین دست یافت و ضمانتهای قویتر و قابل اعتناتری را در این موضوع داشته باشیم. حسین امیرعبداللهیان در ادامه با تاکید بر نیرومندسازی متن گفت: اولا آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید از رفتار سیاسی خود فاصله بگیرد و صرفا بر تکلیف و وظیفه فنی خودش متمرکز شود؛ ثانیا برای جمهوری اسلامی ایران قابل قبول نیست که پس از بازگشت همه طرفها به برجام، مجددا شاهد برخی دیدگاههای سیاسی و اتهامات بیاساس آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشیم. لذا در حوزه تضمینها، موضوع حلوفصل مسائل باقیمانده پادمانی در آژانس هم مورد توجه جدی ما است. وی تصریح کرد: معتقدیم چنانچه طرف آمریکایی در موضوع لغو تحریمها و برخی نگرانیهایی که ما داریم، واقعبینانه عمل کند و بتوانیم متن موجودی که در دستور کار داریم را نیرومندسازی کنیم، رسیدن به توافق دور از دسترس نخواهد بود.
رئیس سازمان انرژی اتمی هم درباره باقی ماندن پرونده پادمانی و سوالات آژانس گفت: طرح مجدد سوالات با اتهامات بیاساس، ابزاری است برای تخریب برنامه هستهای ایران. فلسفه وجودی برجام مولود پاسخ به این اتهامات است اما میبینید از همان حنجره که میگوید میخواهد صنعت هستهای ما را از بین ببرد و بمباران کند، این اسناد و مدارک جعلی بیان میشود، این سوالات ادامه همان PMD است و اصلا مبنای پادمانی ندارد، چون ایران سایت هستهای معرفی نشده ندارد. معاون رئیسجمهور تصریح کرد: ما قصد و تاکیدمان این است که اگر برای روز «بازاجرا» این سوالات بسته نشود، یعنی روز «بازاجرا»یی وجود ندارد. عقبنشینی هم نکردیم و نمیتوانیم هم عقبنشینی کنیم.
گفتنی است چند روز قبل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود اعلام کرد ایران غنیسازی اورانیوم با دومین آبشار از ۳ آبشار سانتریفیوژهای پیشرفته IR-6 نصبشده در نیروگاههای زیرزمینی نطنز را آغاز کرد. آژانس اتمی چندی پیش در گزارشی اعلام کرده بود ایران غنیسازی اورانیوم با نخستین آبشار از ۳ آبشار سانتریفیوژهای پیشرفته IR-6 نصبشده در نیروگاه نطنز را آغاز کرد. در گزارش محرمانه آژانس اتمی که به رصد رویترز رسیده، آمده است این آبشار همانند آبشار اول با سقف ۱۷۴ ماشین به غنیسازی اورانیوم تا سطح 5 درصد میپردازد.
* پیامرسانی از کانال مسقط
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان و بدر البوسعیدی، وزیر خارجه سلطنت عمان در یک گفتوگوی تلفنی درباره مذاکره برای لغو تحریمها به گفتوگو و تبادل نظر پرداختند. وزیر امور خارجه کشورمان ضمن تشکر از عمان، در این ارتباط تلفنی آخرین تحولات مربوط به گفتوگو برای لغو تحریمها و پاسخ ارسال شده از سوی کشورمان برای هماهنگکننده اروپایی را به اطلاع بدر البوسعیدی، وزیر خارجه سلطنت عمان رساند. امیرعبداللهیان در این گفتوگوی تلفنی اراده جمهوری اسلامی ایران بر حصول توافقی خوب، پایدار و قوی را مورد تاکید قرار داد. وزیر امور خارجه کشورمان افزود: در فرآیند تهیه پاسخ جمهوری اسلامی ایران، تسریع و تسهیل جمعبندی مذاکرات مدنظر قرار داشته است. وزیر خارجه عمان نیز در این گفتوگو ضمن تشکر از رویکرد فعال و سازنده جمهوری اسلامی ایران، ابراز امیدواری کرد با همکاری همه طرفها، مذاکرات وین به نتایج مورد انتظار نائل شود.
***
درخواست کنگره از بایدن برای اشتراگذاری متن کامل توافق هستهای
50 قانونگذار آمریکایی روز پنجشنبه در نامهای به جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا از وی خواستند متن کامل توافق هستهای جهت احیای برجام را با کنگره به اشتراک بگذارد. العربیه شبکه وابسته به عربستان سعودی گزارش داد در این نامه که به امضای ۳۴ دموکرات و ۱۶ جمهوریخواه رسیده، ادعا شده است: «ایران و سپاه پاسداران - که با یک تریلیون دلاری که طی یک دهه از طریق رفع تحریمها دریافت خواهند کرد، تقویت میشوند- تهدید عظیمی علیه آمریکاییها در داخل و خارج از وطن و همچنین علیه متحدانمان محسوب میشوند». در این نامه نوشته شده است: «ما عمیقا درباره چندین بند که ممکن است در متن نهایی توافق با ایران گنجانده شود، نگران هستیم». این قانونگذاران در ادامه از بایدن خواستند پیش از به اشتراکگذاری متن کامل توافق و هرگونه توافق جانبی با کنگره، به هیچگونه توافقی با ایران بازنگردد. در این نامه همچنین از رئیسجمهور آمریکا خواسته شده اجازه ندهد روسیه اورانیوم غنیسازی شده ایران را دریافت کند و هیچگونه همکاری هستهای با ایران داشته باشد.
ارسال به دوستان
ژاپن هم به نظریه دنیای گفتمانها «نه» گفت!
پیامک به دیار باقی
پس از آلمان، ژاپن هم از افزایش بودجه نظامی و تلاش برای تولید موشکهای مافوق صوت خبر داد
یونس مولایی: دومینوی سقوط باورهای بینالمللی اصلاحطلبان و به طور مشخص مرحوم هاشمیرفسنجانی، هر روز با انتشار خبری جدید وارد مرحله جدیدی میشود. جنگ اوکراین و بالا گرفتن تنشهای نظامی در دیگر نقاط جهان، بیاعتباری تصورات غربگرایان را بیش از پیش نمایان میکند.
به گزارش «وطنامروز»، تنها چند ماه پیش از درگذشت اکبر هاشمیرفسنجانی و در ایام یکهتازی روایتهای دولت وقت درباره تحولات آینده جهان بود که رئیس اسبق مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از جنجالیترین و پرحاشیهترین سخنان خود را با حمله به نیروهای نظامی ایراد کرد. رفسنجانی اواخر مرداد 95 در اجلاس مدیران و روسای آموزشوپرورش درباره لزوم تعدیل نیروی نظامی سخنانی عجیب را مطرح کرد و گفت: اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ دوم جهانی از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند. وی ادامه داد: نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانشبنیان برای خود درست کردند؛ لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مدیران و دلسوزان و معلمان باید وارد این فضا شوند؛ مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.
سوای پیشبینی عجیب رفسنجانی درباره دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی و سرانجام خسارتباری که دولت وی به کشور تحمیل کرد، این مواضع پس از توئیت مشهور «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» تبدیل به سندی از نگاه اصلاحطلبان و غربگرایان به تحولات آینده جهان بود.
البته عمر هاشمیرفسنجانی آنقدر کفاف نداد تا سرانجام برجام و پیشبینیهایش درباره آینده ایران در دوران ریاستجمهوری روحانی را مشاهده کند؛ با این حال سیر تحولات آتی جهان و مسلط شدن مجدد نگاه نظامی و امنیتی برای پاسداری از منافع کشورها هر روز میزان بیاعتباری گزارههای او را نمایان ساخت.
* ژاپن هم دنبال موشک
جنگ اوکراین و به صدا درآمدن زنگ خطر جنگ و عواقب ناشی از آن در اروپای غربی باعث شد بار دیگر روی اصلی مناسبات جهانی تحت لوای رقابتهای نظامی نمایان شود. در این میان اما مثالهای مطلوب هاشمی هم به ادعاهای او وفادار نماندند و در نخستین مورد خردادماه امسال آلمان قانون اساسی خود را تغییر داد تا بودجه دفاعی ویژه مبتنی بر اعتباری با ارزش بیش از ۱۰۷ میلیارد دلار را تصویب کند. اما همه ماجرا به اینجا ختم نشد؛ ژاپن به عنوان دیگر شاهد مثال رفسنجانی برای حمله به نیروهای نظامی، بیاساس بودن گزارههای طرح شده از سوی وی را آشکار ساخت. بر همین اساس وزارت دفاع ژاپن اواخر هفته گذشته درخواست بودجه ۴۰ میلیارد دلاری خود را با برجسته کردن نگرانیهای موجود درباره تحرکات چین در تنگه تایوان و وقوع جنگ اوکراین به عنوان «سختترین چالشها»ی جهان از زمان جنگ دوم جهانی، ارائه کرد. در بیانیه این وزارتخانه با بیان اینکه «آنچه در اروپا در حال وقوع است، میتواند در منطقه هند و اقیانوسیه نیز رخ دهد» بر لزوم افزایش بیش از پیش بودجه نظامی این کشور تاکید شده است. ساخت و تامین پهپادهای مسلح و توسعه تحقیقات برای ساخت موشکهای مافوق صوت و ساخت و توسعه یک موشک کروز و یک موشک بالستیک با سرعت بالا از موارد مورد تاکید وزارت دفاع ژاپن است که با اشاره به تهدیدات روسیه و چین به آنها توجه شده است. وزارت دفاع ژاپن همچنین ۸۶ میلیارد ین در بودجه سال آتی برای تولید نخستین جت جنگنده داخلی در طول ۳ دهه کنار گذاشته است.
* در بر همان پاشنه سابق
در شرایطی که تحولات جاری در سطح جهانی باعث شده بسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل هم نسبت به پیشبینیهای خود درباره نظم آتی جهانی تجدیدنظرکنند و وقوع جنگ نظامی میان قدرتهای بزرگ جهانی را امری قابل پیشبینی و قریبالوقوع بخوانند اما کماکان صدایی که از اردوگاه و رسانههای اصلاحطلب به گوش میرسد نشان از تکرار مکررات دارد. در همین ارتباط 2 هفته پیش بود که رسانه حزب کارگزاران سازندگی- که فرزندان معنوی هاشمیرفسنجانی به حساب میآیند- در مطلبی به قلم دبیرکل این حزب با عنوان «رقابت اقتصادی به جای رقابت تسلیحاتی» مجددا اقدام به دوگانهسازی از قدرت اقتصادی و نظامی کشورمان کرد. این موضع در کنار انبوهی از تحلیلها و ادعاهای غلط جریان اصلاحطلب درباره تحولات جهانی از جمله جنگ اوکراین، گویای این واقعیت است که هیچ حادثهای یارای ایجاد تجدیدنظر در باورهای غربگرایانه این جریان را ندارد.
ارسال به دوستان
رونمایی از تازهترین کتاب انتشارات انقلاب اسلامی درباره حضور رهبر انقلاب پس از زلزله فردوس
اردوی جهادی رهبر
نهم شهریور ۱۳۴۷، شهرستان فردوس بر اثر یک زلزله هولناک تخریب میشود. خبر که به مشهد میرسد، آیتالله سیدعلی خامنهای در مدرسه میرزاجعفر دوستان و شاگردانشان را جمع میکنند و از آنها سوال میکنند: آیا ما در قبال این مساله مسؤولیتی داریم یا خیر؟ و بلافاصله با بیوت مراجع تماس میگیرند، بازاریان را خبر میکنند و زمینه حرکت به سمت فردوس را فراهم میکنند. ۷۰ طلبه و استاد حوزه علمیه مشهد همراه با آیتالله خامنهای، ۱۳ شهریور وارد شهرستان فردوس میشوند. شهربانی مانع فعالیت امدادگران میشود. عدهای از آنها را دستگیر میکنند اما آیتالله خامنهای با تشکیل «پایگاه امداد و روحانیت» به عملیات امداد و نجات ادامه میدهند. این کاروان ۲ ماه در فردوس مستقر بوده و اقدامات امدادی فراوانی انجام میدهند؛ منظم کردن کمپهای پنجگانه جهت اسکان زلزلهزدگان، تهیه غذای گرم برای اهالی، تهیه پوشاک و مایحتاج مورد نیاز مردم منطقه از سراسر کشور، ساخت حمام و ترمیم مساجد و مدارس، ابتکاراتی در حوزه ساخت خانههای زیرزمینی برای زمستان و تهیه دفاتر آماری، تلاش جهت برگشت مردم به زندگی دوباره و رونق کسبوکار و حل مشکلات مردم، همدردی و همنفسی با مردم داغدیده و تسکین آلام روحی و روانی مردم از جمله اقدامات این کاروان در مدت حضور در شهرستان فردوس بود. این سفر در واقع نخستین اردوی جهادی ایران است که اقدامات انجامشده در آن به عنوان سیره جهادی معظمله در سالهای بعد و در حوادثی مثل زلزله اسفراین، سیل قوچان و سیل ایرانشهر تکمیل میشود و اکنون اردوهای جهادی به عنوان یک شیوه مناسب و اثرگذار در بحرانها و کاهش محرومیتها مطرح میشود. حالا به مناسبت پنجاهوچهارمین سالگرد حضور جهادی حضرت آیتالله خامنهای در واقعه زلزله فردوس در شهریورماه سال 1347، رویداد ملی جهاد مقدس در این شهر برگزار میشود.
* دوباره فردوس خواندنی شد
همزمان با برگزاری رویداد ملی جهاد مقدس، کتاب «دوباره فردوس»- روایت حضور جهادی آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) در زلزله فردوس در سال ۱۳۴۷- رونمایی میشود. به گزارش «وطنامروز»، همزمان با پنجاهوچهارمین سالگرد زلزله فردوس و حضور جهادی حضرت آیتالله خامنهای در این منطقه، از کتاب «دوباره فردوس» که روایتی از نخستین اردوی جهادی جوانان انقلابی است، رونمایی خواهد شد. این کتاب به قلم آقای سیدعلیرضا مهرداد نوشته شده و برای نخستین بار، خاطرات منتشر نشده از رهبر معظم انقلاب در موضوع حضور ایشان در زلزله فردوس در این کتاب ۲۴۰ صفحهای گنجانده شده است.
گفتنی است حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی) به عنوان یک روحانی مردمی و دغدغهمند، پس از اطلاع از وقوع زلزله فردوس در سال ۱۳۴۷ به این شهرستان سفر و طی حضور ۲ ماهه در این شهر، ضمن جمعآوری کمکهای مردمی، پایگاه امداد روحانیت را ایجاد کردند و اقدامات مهمی را در خدمترسانی به مردم زلزلهزده فردوس سامان دادند. مراسم رونمایی کتاب «دوباره فردوس» با حضور جمعی از مسؤولان کشوری، فرهیختگان، نخبگان و فعالان عرصه جهاد و خدمترسانی در مصلای نماز جمعه شهرستان فردوس یکشنبه ۱۳ شهریورماه، ساعت ۸ صبح برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
عناصر زمان، هزینه و تلفات به سود کیست؟
نگاهی به نبرد ناهمگون روسیه و ناتو در آوردگاه اوکراین
محمدپارسا نجفی*: در جنگ یمن به وضوح، ناکارآمدی سلاحها و نیز سامانههای پدافندی آمریکایی (مانند پاتریوت و تاد) مستقر در عربستان در برابر حملات انتقامجویانه ارتش یمن اثبات شد، علاوه بر آنکه عقبنشینی سریع آمریکا از افغانستان و انفعال در لیبی و سوریه همه مصداقهایی از افول قدرت آمریکا در عرصه نظامی جهان بود که روسها بخوبی آن را تماشا کردند.
با علم به این ناتوانی آمریکا بود که مسکو ایستادگی در برابر گسترش ناتو در مرزهای روسیه را برنامهریزی کرد. عملیات نظامی در اوکراین هر چند، محدود طراحی شد اما در اصل اقدام روسیه را میتوان گامی بزرگ برای سد کردن پیشروی مستمر ناتو به شرق ارزیابی کرد.
آمریکا در جهان امروز تنها ۲ ابزار فشار در اختیار دارد؛ اول دلار در عرصه اقتصادی و دوم پیمان ناتو در میدان نظامی اما هیچ کدام نمیتواند مانع افول سراسری آمریکا شود. در مقابل روسها در کنار قدرت اتمی، دارای توان گسترده تولید حاملهای انرژی هستند که از اورانیوم، زغال سنگ و چوب تا نفت و گاز را دربرمیگیرد. آمریکا برای اورانیوم و اروپا برای گاز روسیه جایگزینی ندارند.
با شعلهور شدن جنگ در اوکراین برای همیشه پیشروی ناتو به شرق متوقف شد و به علت اتمی بودن آمریکا و روسیه، احتمال نبرد میان آنها دور از انتظار است اما آیا سطح تنش میان مسکو و اعضای ناتو به صورت دیگری بروز یافته است؟ این بخش نیاز به بررسی عمیقتری دارد؛ ترور نافرجام «الکساندر دوگین» استاد فلسفه و بنیانگذار حزب اوراسیا در روسیه حاوی یک نکته بسیار مهم است؛ دوگین از نخستین استادان دانشگاه است که چندقطبی شدن جهان و پایان استیلای دلار و ناتو بر دنیا را تئوریزه کرده و معتقد است غرب باید قدرت را با تمدنهای اسلام، چین، اوراسیا و آمریکای لاتین تقسیم کند اما این تئوری هرگز مورد پسند غرب نیست و تقویت فاشیسم در اوکراین توسط ناتو دلیلی بر تلاش آنها برای جلوگیری از این تقسیم جهانی قدرت است.
نه ناتو به کریمه نیاز داشت و نه روسیه به دونباس اما نبرد ناهمگون آنها از مدتها قبل آغاز شده بود؛ گفتار رهبران غرب، تحریم شدید اقتصادی روسیه و نحوه تجهیز ارتش اوکراین توسط ناتو که بیشتر بر مبنای نبرد چریکی در حالتی فراگیر بود، از این راهبرد حکایت داشت. ناتو دوشپرتابهایی مانند استینگر، جاولین و NLAW و پهپادهای بیرقدار، سوئیچ بلید و گری ایگل در اختیار اوکراین قرار داد و قصد داشت آن کشور را صحنه نبرد نیابتی (Proxy War) علیه روسیه به سود خود کند.
* تغییر راهبرد روسیه نتیجه داد
واضح است هدف ناتو فرسوده کردن ارتش روسیه در باتلاق اوکراین است، به نحوی که با وارد کردن تلفات بسیار بالا به روسیه در جنگ زمینی موجب شود پوتین در سیاست داخلی عرصه را واگذار کند و توانی برای رویارویی با غرب در مسکو باقی نماند اما پوتین راهبرد روسیه را تغییر داد تا بتواند عناصر زمان، تلفات و هزینهها را به سود روسیه و به زیان غرب تغییر دهد. مؤلفههای این راهبرد به این شرح است.
الف) ارتش روسیه تلاش کرده به صورت نقطه به نقطه با موشکهای کروز کینژال خا 47 و کالیبر و... گردانهای آزوف و سختافزار سنگین ارتش اوکراین را هدف بگیرد تا آنها توان رزمی و انسانی خود را از دست بدهند.
ب) پوتین نیروی زمینی کشورش را تا حد امکان از جنگ دور نگه داشت و بیشتر از اعضای واگنر و نیروهای متحدش (چچنی، صرب، چینی، قزاق و مردان دونتسک و لوهانسک) در جنگ استفاده کرد.
پ) میدان جنگ از حالت فراگیر به فرسایشی تغییر کرد تا زمان به سود روسیه عمل کند، هر چند از سرعت پیشرویها کاسته میشود.
مسکو عجلهای برای اعلام پیروزی ندارد. تغییر میدان جنگ از فراگیر به فرسایشی سبب شد کارایی تاکتیکهای چریکی اوکراین از بین برود و تلفات روسیه بهسرعت کاهش یابد. به همین دلیل ناتو شروع به ارسال سلاحهای سنگین هیمارس، هویتزر 777، بالگردهای می 28 و جنگندههای سوخو 27 و میگ 29 به اوکراین کرد. هر چه میگذرد هزینه حمایت از زلنسکی برای غرب بیشتر میشود؛ همان آمریکا و اروپایی که باید هزینه انرژی و تورم بالا را هم تحمل کنند که پیامد آن فشارهای سیاسی داخلی است، آن هم بدون هیچ توجیه منطقی یا موفقیت میدانی.
همچنین حضور نیروهای واگنر- که مانند یک «ارتش مخفی» و البته بشدت کارآمد و جنگآزموده هستند- در اوکراین به سپر بلایی برای ارتش رسمی روسیه تبدیل شد. هرگز اسم و چهره نیروهای واگنر افشا نمیشود.
از سوی دیگر تلفات نیروهای متحدان غیرروس با مرگ نیروهای ارتش اصلی روسیه متفاوت است، چرا که خانواده آن داوطلبان در سیاست روسیه تاثیرگذار نیستند و فشاری بر کرملین وارد نمیآید. بنابراین در این راهبرد، هم عنصر زمان به نفع مسکو تغییر کرد و هم توان اصلی ارتش روسیه برای مقابله با ناتو حفظ شد. تا اینجا تغییر راهبرد جنگی پوتین به سود وی و به زیان ناتو تمام شد اما در مقابل غربیها چه کردند؟
* عامل انفجارهای عجیب چیست؟
اواسط ماه آگوست انفجارهای نامشخصی در انبار مهمات ارتش روسیه در روستای مایسکویه رخ داد، سپس انفجار دیگری در پایگاه هوایی گواردیسکویه در شمال سیمفروپل، مرکز کریمه اتفاق افتاد. ارتش روسیه در این پایگاه 2 اسکادران جنگنده سوخو ۲۷ و سوخو ۲۴ و سوخو ۲۵ داشت که همه نابود یا غیرقابل استفاده شدند. شدت خسارت وارد شده به این پایگاه در تصاویر ماهوارهای قبل و بعد از انفجارها آشکار است.
مقامات روس علت این انفجارها را مشکلات فنی یا خطای انسانی و اوکراینیها حمله پهپادی بیان کردند. علل دیگری هم بشدت مطرح است از جمله خیانت کارکنان در پایگاههای روسی که در ارتباط با کشورهای غربی هستند. چند ماه قبل در زمان غرق شدن رزمناو مسکوا هم فرضیههای متفاوتی از شلیک موشک پی360 و موشک هارپون تا استفاده از پهپاد و حتی احتمال حمله جنگندههای ناتو مطرح بود اما مسکوا داخل بندر بوده و بندر و خود ناو مجهز به انواع پدافندها و دفاع ضد موشکی بودند، بنابراین معقول نیست به این راحتی موشک به آن اصابت کرده باشد اما خیانت از داخل ناو همیشه محتمل است. بخش خطرناک ماجرا تلاش اوکراینیها برای آسیب زدن به نیروگاههای اتمی است. ترور داریا دوگین در داخل روسیه نشان داد از درون بهتر میتوان به مسکو ضربه زد تا از خطوط مقدم جنگ در اوکراین.
در سوی دیگر میدان روسیه به بهرهمند شدن از زمستان مانند یک نیروی قدرتمند نزدیک میشود؛ نیرویی که در کنار نیروی نظامی همواره پیروزی را برای روسها به ارمغان آورده است، مانند غلبه آنان بر مغولان، ناپلئون و هیتلر. اکنون هم مسکو از این نیرو برای فشار به غرب بهرهبرداری خواهد کرد تا دست از حمایت از نئونازیهای اوکراین بردارد.
در حقیقت، اروپا برای واردات گاز طبیعی و آمریکا برای خرید اورانیوم در مقیاس گسترده جایگزینی به جای روسیه ندارند و زمینههای همکاریهای فنی غرب و مسکو (مثلا در ارسال محموله به ایستگاه فضایی آلفا) براحتی قابل تغییر نیست.
بدترین بخش آوار درگیری میان آمریکا و روسیه بر سر اتحادیه اروپایی و انگلیس فرود میآید که از نظر فناوری و علمی به آمریکا وابستهاند اما از لحاظ انرژی بشدت نیازمند روسیه هستند. در اصل این اروپاست که از نبرد میان واشنگتن و مسکو آسیب میبیند.
«روسیه سال ۲۰۲۱ پنجمین شریک اقتصادی اتحادیه اروپایی در واردات کالا از ۲۷ کشور این اتحادیه و سومین شریک تجاری آن در صدور کالا به اعضای اتحادیه اروپایی بود. میزان صادرات اتحادیه اروپایی به روسیه سال گذشته ۸۹ میلیارد یورو و میزان واردات از همین کشور ۱۵۸ میلیارد یورو بوده است».
نکته مهم این است که روسیه برخلاف پروپاگاندای غرب از صادرات انرژی به اروپا هرگز به عنوان سلاحی برای پیروزی بر ناتو استفاده نمیکند به این علت که یقین دارد میتواند فاشیستهای اوکراینی را کاملا سرکوب کند و قصد دارد برای زمان بعد از پیروزی در اوکراین بازار صادراتی خود را در اروپا تضمین کند و تا زمان تحقق صادرات گاز از خط لوله «نورد استریم 2»، فشار به اروپا حفظ شود. برعکس خواست آمریکا این است که این پروژه به ثمر ننشیند و دیگر کشورها جایگزین روسیه شوند.
آمریکا و اروپا به دست خود موجب بالا رفتن قیمت انرژی نسبت به سال قبل شدند که زیان خود و سود روسیه را به دنبال داشته است، در نتیجه هر روز بهتر میتوان دید که پوتین بخوبی از ۲ عنصر زمان و هزینه برای غلبه روسیه بر ناتو استفاده میکند.
*کارشناس علوم سیاسی و روابط بینالملل
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|